❤️✨❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_نوزدهم
#خانومہ_شیطونہ_من
من: توکه مامان و میشناسی نریم ناراحت میشه .... ای خدا من به کی بگم خوشم نمیاد بریم خونه عمه اینا😑
بابک: منم خوشم نمیاد ولی مجبوریم بریم
وقتی رسیدیم خونه بابک ماشین و دم در پارک کرد و دوتایی رفتیم بالا تا آماده بشیم یه مانتو خاکستری تا زیر زانو و یه شلوار و شال مشکی و کفش خاکستری پوشیدم و بعد از سر کردن چادرم رفتم بیرون که دیدم بابک به ماشین تکیه داده و منتظر منه بابک هم یه پیراهن مردانه خاکستری و شلوار و کفش مشکی پوشیده بود الهی قربون داداشم بشم که انقدر خوشگله
بابک: تموم نشد دید زدنتون بانو
من: چرا تموم شد😁
بابک: پس منت سر ما بزارید و سوار بشید که دیر شد 😐
من: چشم منت میزارم و سوار میشم😁😂
دوتایی سوار شدیم و بابک ماشین و روشن کرد و راه افتاده سمت خونه عمه اینا
اه اه اه من و بابک انقدر از پسر عمه هدیه بدمون میاد 😑
بعد بیست دقیقه رسیدیم و بابک دوتا بوق زد که آقا رحمان در و باز کرد و بابک ماشین و برد داخل حیاط
=============
|
@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️