داستان تکراری ضعف سوادرسانه ای ! دستگیری شش نفر از ادمین ها و رابطین رسانه ای کانال های معاند توسط پلیس فتای مازندران به دلایل مختلفی از جمله حضور یکی از اعضا خانه مطبوعات استان در این جمع ,خبرساز شده است جدا از این موضوع, آنچه پرونده کشف اخیر را قابل تامل می کند, جابجا شدن جای شاکی و متهم است. موسس یکی از این کانال های معاند, فردی است به نام "کامران بور" که در ظاهر , ژست مطالبه گری گرفته و خواسته های مردم شریف مازندران را پیگیری می کند ,اما در واقع یک مجرم فراری ساکن خارج از کشور است. کامران بور که به دلیل مشارکت در قتل دوست صمیمی اش , نگهداری سلاح غیرمجاز جنگی ,تهدید مردم منطقه و بر هم زدن امنیت عمومی مجموعا به بیست سال حبس محکوم شده , در سال1389 از فرصت مرخصی زندان سوء استفاده کرده و از کشور متواری می شود. برای این مجرم فراری که به دنبال کسب درامد به هر قیمتی است, پوشیدن لباس "یک فعال رسانه ای" گزینه سودآوری به شمار می رود. اینجاست که به یکباره رنگ عوض کرده و با ایجاد یک کانال تلگرامی در پوشش یک رسانه محلی خود را دلسوز مردم غرب مازندران معرفی می کند. او ظرف سه سال اخیر با انتشار اخبار کذب درباره اقشار مختلف مردم و مسئولین , ادعای افشاگری داشته اما در واقع از طرح این موضوعات دروغ به دنبال اخاذی ازسوژه های مد نظرش بوده است. ظاهرا این مجرم فراری در تهدید افراد به منظور اخاذی از آنها, هیچ خط قرمزی پیش روی خود نداشته و با این شگرد غیراخلاقی حتی بعضی از طعمه های خود را به خودکشی کشانده است. تمام وجوه حاصل از این اعمال غیرانسانی هم به حساب خواهرزاده بور ( م.ص ) واریز می شده که اکنون دستگیر شده است. اما آنچه ضرورت پرداختن به موضوع سواد رسانه ای را بیشتر می کند, آگاهی از شیوه این مجرم فراری برای اثرگذاری روی افکار مخاطبین است:"استناد به منابع آگاه فرضی"؛ منابع آگاهی که وجود خارجی ندارند و تنها زاییده تخیلات او برای اخاذی بیشتر هستند. تعریف هویت های جعلی به افرادی که قصد فریب و کلاهبرداری دارند این امکان را داده که خود را غیر از آنچه هستند,معرفی کنند. به همین دلیل تشخیص یک مطالبه گر واقعی( که با نیت خیر به دنبال رفع مشکلات است) از یک شیاد , نیاز به تلفیقی از دانش و مهارت هایی دارد که اکنون با عنوان "سواد رسانه ای" از آن یاد می شود؛ موضوع مهمی که متاسفانه به دلیل غفلت سیاست گذاران و مدیران فرهنگی کشور هنوز به عنوان یک اولویت اساسی مد نظر قرار نگرفته است. سواد رسانه ای قرار است به انسان قرن بیست و یکم که توسط انبوه اخبار و پیام های رسانه ای احاطه شده,شیوه های مواجهه هوشمندانه با اخبار را بیاموزد. شناخت دقیق منبع خبر, ارزیابی آن, شناسائی سوگیری ها و در نهایت شناخت اهداف اصلی اما پشت پرده انتشار اخبار, مخاطبین را در مواجهه با چنین شیادانی مجهز و توانمند خواهد ساخت تا به سادگی طعمه سودجوئی بدخواهان نشوند. ظرفیت بی نظیر تشکل های فرهنگی و سازمان های مردم نهاد می تواند عقب افتادگی چندین ساله کشور در ترویج این سواد نوین را جبران کرده و جامعه بالنده ایرانی را به لحاظ تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای به جایگاه مطلوب برساند.