. استیضاح وزیر اقتصاد و امید خانه‌تکانی در دولت -۲ ۵) یکی از افراطیون ادعا کرده: "رأی عدم‌ اعتماد مجلس، اتلاف وقت و نوعی سرگرمی است و تا تحریم ‌ها برقرار باشد، وضعیت اقتصادی تغییر نخواهد کرد". کارشکنی استکبار، قابل انکار نیست؛ اما این عامل را نباید چنان پررنگ کرد که از متن آن، ناتوانی مدیریتی نتیجه گرفته شود. اگر فقط تحریم تعیین کننده بود، نباید تفاوت های چشمگیر در عملکرد دولت های روحانی و رئیسی پدید می آمد. می توان سه سال آخر دولت آقای روحانی را با سه سال دولت شهید رئیسی مقایسه کرد که چگونه: صادرات سقوط کرده نفت، دوباره احیا شد؛ رشد اقتصادی منفی، به بالای ۵ درصد بازگشت؛ واردات واکسن کرونا بدون FATF، از مرگ روزانه ۷۰۰ نفر جلوگیری کرد؛ قطع گسترده برق در تابستان و زمستان مهار شد؛ واردات ۸ میلیون تن گندم متوقف شد و خودکفایی تحقق یافت؛ ۸ هزار کارخانه تعطیل و نیمه تعطیل احیا شد؛ تورمی که در کانال ۵۰ درصد حرکت می کرد به کانال ۳۰ درصد تنزل یافت؛ ۱۱۰۰ پروژه عمرانی به ارزش بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان فقط در سال گذشته به بهره برداری رسید؛ و دولت رئیسی با وجود مضایق به ارث رسیده توانست ۵۰۰ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق سررسید شده را به علاوه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان تعهدات قانونی جدید (مانند متناسب ‌‌سازی حقوق فرهنگیان و برخی اقشار دیگر) تامین و پرداخت کند. البته که دو سال و ۹ ماه، زمان کمی برای جبران کم کاری های هشت سال قبل تر بود، اما مدیریت خستگی ناپذیر و سرشار از امید نشان داد که بی اعتنا به تحریم ها می توان به جبران عقب ماندگی ها پرداخت. راز این توانمندی (و بستن راه شرطی سازی اقتصاد نسبت به دشمن) را باید در صراحت روزهای آغازین ریاست جمهوری شهید رئیسی یافت، آنجا که خبرنگاری در کنفرانس مطبوعاتی پرسید "آیا در صورت رفع تحریم‌ ها حاضر به ملاقات با رئیس ‌جمهور آمریکا هستید؟" و رئیسی با قاطعیت پاسخ داد: "خیر!". ۶) در جلسه استیضاح، هم رئیس جمهور و هم آقای همتی، از جنگ اقتصادی دشمن گفتند. روشن است که تکرار ناشیانه و پر بسامد "مذاکره" چقدر می توانسته به این جنگ اقتصادی ضریب بدهد. رسانه ها و شخصیت های بسیاری در آمریکا و غرب اعتراف می کنند که سیاست "فشار حداکثری" شکست خورده است، اما خطای برخی دولتمردان و حامیان آنها در تاکید بر مذاکره، از نظر روانی، به معنای دمیدن در آتش فسرده "فشار حداکثری" بود و باید بررسی کرد که کدام مشاوران نااهل در این آتش دمیدند؟ آنها می خواستند بساط تحقیر شدگی زلنسکی و برخی مقامات دیگر اروپایی را برای مقامات ایرانی تدارک کنند. در عین حال باید دید که اگر دشمن، ستاد جنگ اقتصادی فعالی دارد، آیا دولت ما هم متقابلا "ستاد دفاع و مقاومت اقتصادی" را تدارک کرده است؟ اگر اختیار تحریم دست ما نیست، آیا تدابیری برای رفع خود تحریمی های مختلف اندیشیده ایم تا مثلا دلالی و سفته بازی و سوداگری کاذب و قاچاق، عرصه را بر تولید کنندگان تنگ نکند، یا منابع و تسهیلات اقتصادی کمیاب، به جای هدر رفت، صرف حمایت از تولید و رونق معیشت مردم شود؟! آیا صادرات بی موقع برخی محصولات و ایجاد تورم در داخل و اختصاص دوباره ارز برای تنظیم بازار (مثلا درباره سیب زمینی)، کاهلی در مقابل قاچاق اقلام مختلف، عدم تامین به موقع سوخت نیروگاه ها، غفلت از اخلالگران ارزی و یا شیطنت برخی صادر کنندگان در بازگرداندن ارز در حالی که یارانه ها و امتیازات حمایتی دریافت می کنند و... هم به دشمن بر می گردد؟! ۷) رونق اقتصادی، راه‌ حل جادویی ندارد. کالا هم نیست که پول بدهید و از بازار جهانی بخرید. هر کشوری موفقی شد، بی ‌تردید به نسخه اقتصاد مقاومتی (صیانت و تقویت داشته‌ های خود در مقابل رقبای خارجی، و تامین امنیت اقتصادی درونزا) عمل کرد. ما هم نیازمند اصلاحات اقتصادی هستیم، از جمله: -اصلاح ساختار بودجه که ضد هدفمندی عمل می ‌کند؛ ساماندهی واگذاری ارز برای واردات و بازگشت ارز‌های صادراتی. -اصلاح نظام پولی و مالی تورم‌ ساز و هدایت نقدینگی به سمت سرمایه ‌گذاری مولد. - اهتمام به رونق تولید در حوزه پیشران ‌هایی مثل مسکن، شرکت ‌های دانش ‌بنیان، کشاورزی، خودرو، لوازم خانگی و نظایر آن. - شفاف‌ سازی معاملات، تسهیلات، گردش مالی و مالیات ‌های پرداختی از طریق سامانه ‌های شفافیت. - اخذ مالیات کمرشکن از فعالیت های دلالی که گردش مالی هنگفت دارند و بازارها را مختل می کنند - فعال کردن معاونت اقتصادی در وزارت خارجه و برخی وزارت های دیگر برای تعدد بخشیدن به صادرات و شرکای تجاری. 💢 ادامه دارد