مدينه در كجا گم كرده ماهت اختر خود را چرا از اشك، شستي دامن غم پرور خود را مدينه، رهنمائي كن به سادات بَني الّزهرا كه در خاك تو گم كردند قبر مادر خود را مدينه تو به جا ماندي و زهرا اوفتاداز پا عجب ياري نمودي دختر پيغمبر خود را مدينه، بيم آن دارم كه زينب بي پدر گردد كمك كن تا علي از خاك بردارد سر خود را مدينه، گريه كردي بر علي آن شب كه پيغمبر گرفت از دست او آزرده جسم همسر خود را مدينه، هيچ بانوئي كنار خانه اش تنها نبيند بين دشمن دست بسته شوهر خود را مدينه، ياد آر از آن غروب درد آلودت كه بيمار علي زد ناله هاي آخر خود را مدينه، كاش در اشك علي گم مي شدي آن شب كه پنهان كرد زير گل گُل نيلوفر خود را مدينه، روز محشر پيش پيغمبر گواهي ده علي شب در كفن پيچيد جسم همسر خود را مدينه، اشك (ميثم) خون شده اينك قبولش كن كه در دامان تو از ديده ريزد گوهر خود را