دلسوزِ ديگران 🌹امام صادق و يا امام عليهما السّلام در روايتي كه سعدي نيز آن را به شعر درآورده و در سازمان ملل نيز نصب است ؛ (بني آدم اعضاي يك پيكرند) مي فرماييند : 🌹الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ‏ كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَكَى شَيْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِي سَائِرِ جَسَدِهِ ... مؤمن برادر مؤمن است، مانند يك پيكر؛ كه هر گاه عضوى از آن دردمند شود، اعضاء ديگر هم احساس درد كنند... [الكافي ؛ جلد ‏2 ؛ صفحه 166] بايد ما دلسوز ديگران باشيم ⭕️مثلا : چادر خانمي از موتور آويزان است . بوقي بزنيم و اطلاع دهيم ( نه آنكه سريع موبايلمان را در بياوريم و از صحنه ي افتادن، فيلم بگيريم) ماشينمان جا دارد ،چرا پيرزن و يا پير مردي را سوار نكنيم اگر پوست موزي ديدم . آن را با پا به كناري بزنيم اگر سنگ در مقابل راه بود آن را كنار بگذاريم از كنار بيمارستان عبور مي كنيم ، براي سلامتي همه ي بيماران سوره ي حمدي بخوانيم از مقابل قبرستان عبور مي كنيم ؛ فاتحه بخوانيم اگر كاري از دستمان بر نمي آيد ؛ لااقل غصه بخوريم مانند غصه ،براي مردم مستضعف و يا مردم مظلوم عراق ، فلسطين ، افغانستان و ... پيامبر آنقدر براي كفار دلسوزي مي كرد كه خداوند مي فرمايد: لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ ؛ نزديك است جان خود را براي آنان تباه كني ! ⭕️داستانك 1: حجت الاسلام قرائتي مي فرمودند: آيت الله العظمى گلپايگانى‏ سر درس بود. من نشسته بودم. مى‏گفت: گاهى كه متوجه مى‏شوم ،طلبه‏ها كم درس مى‏خوانند، از غصه تب‏ مى‏كنم. گفتم: اگر بچه‏هاى من مردود بشوند، داد مى‏زنم ولى تب‏ نمى‏كنم. آيت الله گلپايگانى‏ براى پسر مردم تب مى‏كند، ولى من براى بچه‏هاى خودم تب نمى‏كنم. از اين پيدا است كه او چه سوزى دارد ⭕️داستانك 2: شخصي تعريف مي كرد : در تاكسي نشسته بودم . ناگهان موتوري با سرعتي عجيب ، از كنارمان گذشت با خود گفتم : الان مغزش متلاشي مي شود و عبرتي خواهد شد براي ديگران ديدم سريع راننده تاكسي پولي را در آورد و داخل قلك صدقه گذاشت . متوجه شدم، براي سلامتي آن موتور سوار اين كار را كرد و فهميدم ،چقدر دلسوز ديگران است https://eitaa.com/fatemi5/816