فرقه های عجیب و جهان ماوراء
توحید وارونه در تصوف! قسمت (اول) 1⃣ یکی از انحرافات فرقه صوفیه، ترک مقدسات اسلام و انجام اعمال خل
توحید وارونه در تصوف! قسمت (پایانی) 2⃣ صوفی: شما که به عقیده ما اشکال می‌کنید، خود شما هم در مجالستان خصوصا درس اخلاق، قائل به استاد و شاگرد هستید، که شاگرد به سخنان استاد باید گوش کند تا به مقاماتی برسد. یعنی این اطاعت شاگرد از استاد در بین شما، عین همان اطاعت مرید از مراد در بین ما هست، پس این اشکال به شما هم وارد است. گفتم: آنچه در بین صوفیه به‌عنوان مراد و مریدی می‌گذرد با روح استاد و شاگردی در اسلام متفاوت است زیرا رابطه استاد و شاگردی در اسلام، متوقف بر مبانی عقلی و شرعی و انسانی و همچنین احترام متقابل است و این مسائل است که روح سرکش یک شاگرد و مرید را هدایت می‌کند و به سرمنزل مقصود می‌رساند، نه آنچه مخالف عقل و شرع است. صوفی: مرید برای رسیدن به هدف خود که تقرب پیداکردن به خداوند متعال است، همچون کوری است که نیاز به راهنما دارد، لذا هر آنچه مراد می‌بیند و می‌گوید درست است نه آنچه مرید فکر می‌کند، لذا سالک را موظف به اطاعت محض از شیخ می‌کنند. گفتم: بله! همه ما نیاز به راهنما داریم اما راهنمایی که مرید و سالک را در جهت شرع مقدس اسلام دستور دهد، نه دستوراتی مخالف شرع اسلام، که این چیزی جز بیراهه نیست. چنان‌چه در کلام بعضی از بزرگان شما آمده که مرید در نزد شیخ، همانند مرده در دست غسال است، یعنی از خود هیچ اختیاری ندارد و هر چه مراد بگوید تسلیم محض شود. نجم رازی در این رابطه گفته: «مرید باید که به‌ظاهر و باطن تسلیم تصرفات شیخ باشد و به تصرف اوامر و نواهی و تأدیب شیخ زندگی کند، همچون مرده که در تصرّف غسّال است و اگر او را به خلاف شرع دستور دهد، اعتقاد پیدا کند که اگرچه ظاهراً خلاف است اما شیخ خلاف نکند.»[1] صوفی: این دستور شیخ، به انجام خلاف شرع، جهت امتحان مرید است، یعنی قطب و مراد با این عمل، گرچه خلاف شرع باشد، می‌خواهد مرید را امتحان کند که چقدر مطیع و تسلیم محض در برابر شیخ خود است. گفتم: خلاف شرع جایی برای امتحان مرید نیست و در اینجا نه‌تنها مرید گناهکار است، بلکه شیخ نیز گناهکار است و این توصیه‌ها و دستورات غیرشرعی نیز، خود از آفات و آسیب‌های رابطه مراد و مریدی است، چنانچه ذوالنون به مریدی گفت: «برو و امشب سیر بخور و نماز نخوان و همه شب را بخواب.»[2] آیا خداوند به این ترک نماز راضی است؟ در کجای اسلام آمده است که برای رسیدن به قرب الهی، باید نماز را ترک کنی و خلاف شرع انجام دهی. تقرب به خداوند متعال با انجام واجبات و ترک محرمات محقق می‌شود نه با انجام خلاف شرع. پی‌نوشت [1]. نجم رازی، ابوبکر بن محمد، مرصاد العباد، مصحح ریاحی، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1371، ص 259. [2]. عطارنیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، مصحح محمد استعلامی، نشر زوار، تهران، 1370، ص 145. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2