#همرنگ_جان_شاعر
بررسی تصاویر اشعار سروده شده برای
#شهید_حججی
از روزی که تصویر اسارت شهید حججی، فضای رسانهها را به خود اختصاص داد، عواطف شاعران برانگیخته شد و شروع به ترسیم حال و هوای این شهید بزرگوار کردند و چهرۀ شجاعانۀ او را با عبارات و مضمونهای نو و بدیع به تصویر کشیدند. شاعران همچون نقّاش پیکرتراش، تصویر اسارت و شهادت این شهید عالیقدر را آنچنان به نمایش گذاشتند که مانند موسیقی دلنواز و آهنگی جانسوز، احساس و عواطف مخاطبان را برمیانگیزد. نگاهی بر اشعار اخیر درمورد شهید حججی نشان میدهد شاعران احساسات و عواطف خود را در تصویر و موضوع درآمیختند و روح مردانگی، غرور و شجاعت این شهید بزرگوار را با مضامین شعریِ خود طوری ترسیم کردند که واقعۀ کربلا در ذهنها تداعی میشود. مصداق این امر، شعر
#عباس_احمدی است که شجاعت در نگاه شهید را مضمون شعر خود قرار داده و او را سرباز حرم حضرت زینب میداند که همچون شهیدان کربلا از دادن جان و سر برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) ترس و ابایی نداشت:
نگاهش فاش میگوید که از خنجر نمیترسد
که سرباز حرم از بذل جان و سر نمیترسد
او در بیت زیر، داعش را چون گرگ جالوت میداند که به جنگ شیر رفته و با تشبیهی مرسل، شهید را به شیری شجاع تشبیه کردهاست:
بس است این زوزهها ای گرگهای جنگل جالوت
از این دندان نشان دادن که شیر نر نمیترسد
اشعار نشان میدهند شاعران برای سرودن این ابیات، نگرش ویژهای داشتهاند؛ زیرا نگرش، ساخت پنهان ذهن شاعر و شخصیت و نظام پیچیدۀ اعتقادی اوست. از آنجا که نگرش شاعر، کلیه واکنشهای فکری و ذهنی او را شکل میدهد، واضح است شاعرانِ تصویرساز برای به تصویر کشیدن این صحنهها نوعی آمادگی ذهنی و روانی داشتهاند. نگرش شاعر مانند شیشۀ رنگی شعر او را در رنگهای مختلف نشان میدهد و با توجه به این موارد، به نظر میرسد همۀ تصاویر، ساختارها، مفاهیم، زبان و همۀ اجزای ادبی در شعر، بهواسطۀ نگرش شاعر صورت بستهاند.
#میلاد_عرفانپور در شعر زیر، با نگرش معنوی خود، شهید را فردی پاک و روحانی و فرشتهخو نشان دادهاست: وجود بیعدم نگاه توست، کبوتر حرم نگاه توست نماز صبحدم نگاه توست، نگاه تو همیشه باوضوست او با پیشزمینۀ فکری خود کربلا را جلو چشمان شهید حججی میبیند:
فقط نه چشم تر بیاورید، برای دوست سر بیاورید
چقدر کربلا که پشت سر! چقدر کربلا که پیشِروست
همانطور که در اشعار ذکر شده مشخّص است،
#نگرش،
#عاطفه و
#تصویر را میتوان خوشههای یک استعارۀ بزرگ دانست؛ یک استعارۀ بزرگ مرکزی که تمام ساختها و تصویرها بر گرد آن میچرخد. در اشعار شهادت محسن حججی، استعارهها بر گرد حادثۀ کربلا، محسن فاطمۀ زهرا، شهادت علیاکبر، مدافع حضرت زینب قمر بنی هاشم میگردد. استعارهی مرتبط با حضرت محسن، طفل در شکم حضرت زهرا (س): برای «محسن» از دیوار و در کمتر بخوان مدّاح که از چیزی به غیر از روضۀ مادر نمیترسد در شعر زیر میتوان ساقی را یادآور سقای کربلا دانست:
فراوان دارد از این جاننثاران حضرت ارباب
بلی ساقی ز خالی ماندن ساغر نمیترسد
تصویرپردازی در شعر، امکان تصرّف در اشیا و موضوع را برای شاعر فراهم میکند و به شاعران فرصت میدهد تا مطلب و مقصد خود را با روی آوردن به عناصر تصویر بیافرینند و شرح دل خویش را در آب و سنگ نقش زنند و احساس خود را در اشیاء بریزند.
#افشین_اعلاء در شعر زیر، با تصرف در طبع انسان، تب را به تماشای این داغ خوانده:
دیگر مرا نترسان ای مرگ بعد از این داغ
از سوختن چه دانی؟ ای تب بیا تماشا
#سیدحسن_مبارز نیز اشک را شاهد غم و گریهها گرفته و اینگونه اوج واقعه و دردناکی آن را با اغراق به تصویر کشیده است:
بارانی است حال من و بیقراریام
این اشک شاهد است که ابری بهاریام
این گروه از اشعار نشان میدهند موضوع یا تصویر، وارد ذهن شاعران شده و پس از گذشت از منشور جان آنها، همرنگ عواطف و جان شاعر شده و به یک تابلوی هنری زیبا تبدیل شدهاست؛ شاعران حسّ و حال و هوای خود را به موضوع منتقل کردهاند؛ درنتیجه تصویر طبیعی به تصویری خیالی تبدیل شدهاست؛ مصداق آن، شعر
#محمدرضا_وحیدزاده است که تصویر در ذهن او، آسمانی سرخ دارد و خاک تشنه و خشک است و دل در ذهن او بیتاب شهادت است:
آسمان سرخ است، بیتاب است، دل بیتابتر
تشنه است این خاک، تشنه، آسمان بیآبتر
شاعران در این اشعار «من» خود را به موضوع بخشیدهاند و با آن همدلی و همدردی کردهاند.
👇👇👇