eitaa logo
قلم های بیدار
130 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق دنیای دیگری دارد شور و غوغای دیگری دارد سرزمینی ست پشت دریاها آسمان های دیگری دارد زندگی پاسخ معمایی ست که معمای دیگری دارد عشق یک اتفاق پیچیده ست ریشه در جای دیگری دارد توی دنیای عشق حتی عشق نام زیبای دیگری دارد کربلا تا دمشق... آری عشق ماجراهای دیگری دارد عشق یک روز إربا إربا شد و قضایای دیگری دارد... گرچه امروز زخمی و خاکی ست عشق فردای دیگری دارد :: زندگی نیست این که ما داریم عمر معنای دیگری دارد... @ghalamhaye_bidar
تقدیم به مدافع مظلوم حرم سر باخت، شاید مملکت سامان بگیرد جان داد تا یک ذره غیرت جان بگیرد چون کوه در چشمش ابهت موج زد تا بلکه تزلزل های ما پایان بگیرد ای بد به حال هرکه محسن را ببیند اما نلرزد بر خودش آسان بگیرد حال دلم این روز ها بدجور ابریست ای کاش بر خاک سرم باران بگیرد ای کاش قدری در رگ خشکیده ی ما خون شهیدان حرم جریان بگیرد @ghalamhaye_bidar
برای شاعر غزل بخوان غزلی بی سر مقتل بخوان که روضهٔ گودال است دست از سراسر قلمت بردار اینجا بلاغت کلمه، لال است سر تا سر زمین شده یک زندان خورشید دور حادثه سرگردان دنیا و هرکسی که در آن مانده است مصداق حال سورهٔ زلزال است وقتی زمان برای تو عاشوراست وقتی که کربلا همهٔ دنیاست وقتی که میزبان پسر زهراست بی سر شدن نشانهٔ اقبال است آه ای شهادت ای سفر گلگون ای مثل کربلا غزلی از خون دورم چقدر از تو شبیه یک پرواز که در آرزوی بال است میخواستم غزل، غزلی بی سر اما نشد که داغ تو از سر رفت دست خودم نبود که می بینم سر تا سر زمین سری از لاله است @ghalamhaye_bidar
آسمان سرخ است، بی‌تاب است، دل بی‌تاب‌تر تشنه است این خاک، تشنه، آسمان بی‌آب‌تر کودکی خوابش نبرده اسم بابا بر لبش مادری دلشوره دارد، مادری بی‌خواب‌تر آسمان سرخ است، ابری تیره می‌پیچد به خود نیست در این صحنه مهتاب از رخت مهتاب‌تر دست شستی از سرت، جاری‌ شدی در سرنوشت زندگی بی‌درد مرداب است، نه مرداب‌تر با سر از کف دادنت لرزیده دست و پای عشق سر به سر چشمان مشتاقان شد از این باب، تر سر نداری، پهلویت زخمی است، بی‌پیراهنی میهمانی کس نرفته از تو با آداب‌تر سر نداری تا به دامانش نهی اما چه غم بی‌سر است آنکس که از او کس ندید ارباب‌تر شهید @ghalamhaye_bidar
رفتی و مانده ام که تنت را بیاورند یوسف شدی که پیرهنت را بیاورند هر لحظه در کنار خبرها نشسته ام شاید پیام آمدنت را بیاورند ... لب تشنه در کدام بیابان غربتی تا کربلای گم شدنت را بیاورند در کاروان خسته نشانی ندیده ام گفتم به جای گل ، کفنت را بیاورند بر سنگ بی مزار دلم ، گریه میکنم ای کاش لااقل ، بدنت را بیاورند... در حال و هوای این روزهای خانواده ی @ghalamhaye_bidar
بررسی تصاویر اشعار سروده شده برای از روزی که تصویر اسارت شهید حججی، فضای رسانه‌ها را به خود اختصاص داد، عواطف شاعران برانگیخته شد و شروع به ترسیم حال و هوای این شهید بزرگوار کردند و چهرۀ شجاعانۀ او را با عبارات و مضمون‌های نو و بدیع به تصویر کشیدند. شاعران همچون نقّاش پیکرتراش، تصویر اسارت و شهادت این شهید عالی‌قدر را آن‌چنان به نمایش گذاشتند که مانند موسیقی دلنواز و آهنگی جان‌سوز، احساس و عواطف مخاطبان را برمیانگیزد. نگاهی بر اشعار اخیر درمورد شهید حججی نشان می‌دهد شاعران احساسات و عواطف خود را در تصویر و موضوع درآمیختند و روح مردانگی، غرور و شجاعت این شهید بزرگوار را با مضامین شعریِ خود طوری ترسیم کردند که واقعۀ کربلا در ذهن‌ها تداعی می‌شود. ‌مصداق این امر، شعر است که شجاعت در نگاه شهید را مضمون شعر خود قرار داده و او را سرباز حرم حضرت زینب می‌داند که همچون شهیدان کربلا از دادن جان و سر برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) ترس و ابایی نداشت: نگاهش فاش می‌گوید که از خنجر نمی‌ترسد که سرباز حرم از بذل جان و سر نمی‌ترسد او در بیت زیر، داعش را چون گرگ جالوت می‌داند که به جنگ شیر رفته و با تشبیهی مرسل، شهید را به شیری شجاع تشبیه کرده‌است: بس است این زوزه‌ها ای گرگ‌های جنگل جالوت از این دندان نشان دادن که شیر نر نمی‌ترسد اشعار نشان می‌دهند شاعران برای سرودن این ابیات، نگرش ویژهای داشته‌اند؛ زیرا نگرش، ساخت پنهان ذهن شاعر و شخصیت و نظام پیچیدۀ اعتقادی اوست. ‌از آنجا که نگرش شاعر، کلیه واکنش‌های فکری و ذهنی او را شکل می‌دهد، واضح است شاعرانِ تصویرساز برای به تصویر کشیدن این صحنهها نوعی آمادگی ذهنی و روانی داشته‌اند. ‌نگرش شاعر مانند شیشۀ رنگی شعر او را در رنگ‌های مختلف نشان می‌دهد و با توجه به این موارد، به نظر می‌رسد همۀ تصاویر، ساختارها، مفاهیم، زبان و همۀ اجزای ادبی در شعر، به‌واسطۀ نگرش شاعر صورت بسته‌اند. در شعر زیر، با نگرش معنوی خود، شهید را فردی پاک و روحانی و فرشته‌خو نشان داده‌است: وجود بی‌عدم نگاه توست، کبوتر حرم نگاه توست نماز صبح‌دم نگاه توست، نگاه تو همیشه باوضوست او با پیشزمینۀ فکری خود کربلا را جلو چشمان شهید حججی می‌بیند: فقط نه چشم تر بیاورید، برای دوست سر بیاورید چقدر کربلا که پشت سر! چقدر کربلا که پیش‌ِروست همانطور که در اشعار ذکر شده مشخّص است، ، و را می‌توان خوشه‌های یک استعارۀ بزرگ دانست؛ یک استعارۀ بزرگ مرکزی که تمام ساخت‌ها و تصویرها بر گرد آن می‌چرخد. ‌در اشعار شهادت محسن حججی، استعاره‌ها بر گرد حادثۀ کربلا، محسن فاطمۀ زهرا، شهادت علی‌اکبر، مدافع حضرت زینب قمر بنی هاشم می‌گردد. استعاره‌ی مرتبط با حضرت محسن، طفل در شکم حضرت زهرا (س): برای «محسن» از دیوار و در کمتر بخوان مدّاح که از چیزی به غیر از روضۀ مادر نمی‌ترسد در شعر زیر می‌توان ساقی را یادآور سقای کربلا دانست: فراوان دارد از این جا‌ن‌نثاران حضرت ارباب بلی ساقی ز خالی ماندن ساغر نمی‌ترسد تصویرپردازی در شعر، امکان تصرّف در اشیا و موضوع را برای شاعر فراهم می‌کند و به شاعران فرصت می‌دهد تا مطلب و مقصد خود را با روی آوردن به عناصر تصویر بیافرینند و شرح دل خویش را در آب و سنگ نقش زنند و احساس خود را در اشیاء بریزند. در شعر زیر، با تصرف در طبع انسان، تب را به تماشای این داغ خوانده: دیگر مرا نترسان ای مرگ بعد از این داغ از سوختن چه دانی؟ ای تب بیا تماشا نیز اشک را شاهد غم و گریهها گرفته و این‌گونه اوج واقعه و دردناکی آن را با اغراق به تصویر کشیده است: بارانی است حال من و بی‌قراری‌ام این اشک شاهد است که ابری بهاری‌ام این گروه از اشعار نشان می‌دهند موضوع یا تصویر، وارد ذهن شاعران شده و پس از گذشت از منشور جان آن‌ها، همرنگ عواطف و جان شاعر شده و به یک تابلوی هنری زیبا تبدیل شده‌است؛ شاعران حسّ و حال و هوای خود را به موضوع منتقل کرده‌اند؛ درنتیجه تصویر طبیعی به تصویری خیالی تبدیل شده‌است؛ مصداق آن، شعر است که تصویر در ذهن او، آسمانی سرخ دارد و خاک تشنه و خشک است و دل در ذهن او بی‌تاب شهادت است: آسمان سرخ است، بی‌تاب است، دل بی‌تاب‌تر تشنه است این خاک، تشنه، آسمان بی‌آب‌تر شاعران در این اشعار «من» خود را به موضوع بخشیدهاند و با آن همدلی و همدردی کرده‌اند. 👇👇👇
سالگرد بازگشت هم عید قربان می شود تا ساعتی دیگر هم دیده گریان می شود تا ساعتی دیگر ذبح عظیمی با همان چشمان شهرآشوب در شهر مهمان می شود تا ساعتی دیگر حجت تمام ای ابرهای تیره از انکار خورشید تابان می شود تا ساعتی دیگر بر شانه های داغدار ملت ایران تابوت رقصان می شود تا ساعتی دیگر ای پیکر زخمی فقط بنشین تماشاکن سر صحنه گردان می شود تا ساعتی دیگر پیرنجف آباد ای داغ جوان دیده آتش گلستان می شود تا ساعتی دیگر تاثیر خون ها و شلوغی خیابان ها تاریخ حیران می شود تا ساعتی دیگر... قوچ بهشتی مال اسماعیل ها،...محسن جزو شهیدان می شود تا ساعتی دیگر @ghalamhaye_bidar
...اگر در آزمون عشق چنین از سر گذشتن شرط دیدار است سری که پیش پای دوست قربانی نشد سر نیست سر بار است @ghalamhaye_bidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎬 تیزر برای ما یک راه است؛ نه یک فرد 🔻مراسم اولین سالگرد "شهید محسن حججی" ▫️18مرداد ماه 97 @sar_nevesht
قلم های بیدار
#روضۀ_گودال_قتلگاه تقدیم به شهید #محسن_حججی آه این سر بریده ماه است در پگاه یا نه! سر بریده خورشی
نام و ایثارگری در کتاب درسی دانش‌آموزان پایه دوازدهم امسال یک کربلا شکوه به چشمت نهفته است ای روضه ی مجسّمِ گودال قتلگاه ده بیت از قصیده ی 25 بیتی @ghalamhaye_bidar
✅ای مسافر غریب در دیار خویشتن با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر ✅✅ کودک خادم عراقی با تصویر @ghalamhaye_bidar
بخاطر دیر اضافه شدن قالب سپید به کنگره قلم های بیدار امسال، آثار سپید که حتماً باید مجزّا توسط سپیدسرایان داوری شود، به حدّ نصاب داوری نرسید یک نمونه ی زیبا در این قالب را که برایمان ارسال شده با هم می خوانیم: نامت بشارتی بود از آغاز بر این پایان بی سر سرخی آمیخته به عطر یاس از شناسنامه ات جاری بود که این جور ساعت جهان را هزار و چندین سال به عقب کشیدی آنقدر دور بردی مان که فاصله ها از علقه تا علقمه پر شوند مادران بی پسر در تکرار تاریخ آرام بگیرند تا پسران بی مادر نمانند . نام ها از آسمان می آیند و خدا کلماتش را بیهوده جاری نمیکند @ghalamhaye_bidar
... در معرکهء عشق خطر کرد شهید در محضر دوست ترک سر کرد شهید آرام به دیدار خدایش می رفت زیرا که به وجه او نظر کرد شهید @ghalamhaye_bidar
🚩اختتامیه گرامیداشت 6دی کارگاه ترانه: 3تا5عصر(اصفهان) شب شعر:18:30 تا20:30(نجف آباد) باحضور و شعرای برگزیده @ghalamhaye_bidar
؛نشست صميمانه با حضور محمدي علي جعفري نويسنده كتاب هاي سربلند (زندگي نامه ) ،عمار حلب و قصه دلبري و... چهارشنبه ساعت 18 نشاني :اصفهان خيابان طيب نبش بن بست 26 مجموعه