#نوجوانی
#چادر
دخترک "خندان" شال و کلاه میپوشد
و به مسجد میاید
و البته مراقبت میکند که موهایش دیده نشوند،
حتی گاهی در کوچه که راه میرویم میپرسد "خانوم موهایم بیرون نیستند؟!"
و برایش دغدغه است،
اما چادر نمیپوشد و خیلی جدی و رسمی
اعلام میکند من چادری نیستم
دخترک "بلا" اما از همان اول تکلیفش معلوم بود
تا آنجا که مادرش پنهانی پیگیر بود که
ازش بخواهید روسری بپوشد
دوست نداشت و به یک اسکارف کوچک
اکتفا میکرد
موهای بلندش را میبافت
و طبیعتا اسکارف 20 سانتی
فقط روی سرش را میپوشاند
چندباری در کوچه که راه میرفتیم
گیسهای بافتهاش را داخل کاپشنش کردم
مقاومت نمیکرد من هم چیزی نمیگفتم
و خودش هم میگفت من اصلا چادر ندارم!
تا اینکه دخترک "پرانرژی" چادر خرید
و برای بازی با چادر به مسجد آمد
عکسش را گرفتم و استوری کردم
و زیرش نوشتم که چه زیبا و باشکوه شدی و ...
میدانستم که خودش و دوستانش میبینند،
چندروز بعدترش دخترک "خندان" با چادر به مسجد آمد
خیلی مرتب و قشنگ و قاطع چادرش را گرفته بود
این بار عکس او را استوری کردم و بقول خودش برایش عشقولانه نوشتم
و دوستانش قلب و بوسه برای استوری فرستادند
چندروزی گذشت
شب هیئت بچهها بود
برای کاری به کتابخانه رفتم
و سرم مشغول کار بود
که کسی سلام کرد
سرم را که بلند کردم اول نشناختم
دختر خانومی با یک روسری مشکی
که خیلی مرتب بسته شده بود
و چادری که خیلی خوب گرفته بود ایستاده بود
و چون ماسک داشت و پوشش متفاوت،
چندثانیه طول کشید تا متوجه شدم که
ایشان همان دخترک "بلا" ست
دخترکی که همیشه در هیئت اسکارف و بلوز و شلوار دیده بودمش
و حالا باوقار و خانوم مقابلم ایستاده بود!
به این چادر پوشیدنها امتیاز قطعی نمیدهم
دوامی دارند یا خیر هم بستگی به نقشآفرینی خانواده دارد
اما تکرار میکنم که فطرت بچهها
همینقدر زلال و حقیقتجو است
و حیاپذیری آنها نیاز به اجبار و تهدید
و ارعاب هم ندارد
کافیست محیط برایشان مهیا باشد
ونسبت به پوشش وحیا احساس خوبی پیدا کنند.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann