"انت مش احسن من الحسن والحسين: پسرم، خون تو رنگین تر از حسن و حسین نیست. آنها را هم کشتند و ذبح کردند. خدا به همراهت پسرم...
آه غزه
متنهایی که در چند روز اخیر از غزه منتشر میشد، سراسر لبریز از احساس لطیفی بود که قلب انسان را فشار میداد و ناخودآگاه اشکش جاری میشد. اما یک چیز آن کم بود و همین که حس میکردم چیزی کم دارد، مانع قلم زدنم میشد اما وجودم را درگیر خود میکرد.
آری ربط غزه و انقلاب اسلامی متنها کم بود. انقلاب اسلامی سراسر احساس است که با خرد گره خورده و بیکرانگی آن را رقم زده است. گویی موجود زنده است و مدام فرزندانی از او متولد میشود. فرزندانی که چون مادر زنده هستند و در حال تولد خلق صحنههایی که از شدت عظمتش حیرت وجود انسان را فرا میگیرد.
غزه یکی از فرزندان انقلاب اسلامی است که پا به پای مادر آمده است تا وقتش فرا رسد و چه زیبا آن وقت او را فراگرفت که همه ی چشمها را متوجه خود کرد. اگر انسانیتی هر چند ته ماندهاش باشد، غیرممکن است ندای غزه را نشنود و اشکی از اعماق قلبش جاری نشود.
غزه، راهی است که آغاز شده و حال ماییم و ندایی از غزه؛ آیا میتوانیم لبیک گویانش باشیم؟
#غزه
🖋
#معمای_هستی
@gharare_andishe