هرکس که در یک بخش یا گوشه‌یی مشغول تبلیغ و کار است، رابطه ی خودش را با کسب معلومات قطع نکند؛ نگوییم کار داریم و نمی‌رسیم. قبل از پیروزی انقلاب، به مدت کوتاهی، و بعد هم که انقلاب پیروز شد و من به تهران آمدم و اشتغال‌های گوناگونی داشتم، اصلا فرصت مطالعه پیدا نکرده بودم. حدود دو سال رابطه‌ام با کتاب قطع شد. با آن همه اشتغالی که ما داشتیم، مگر فرجام داشت؟ من شب ساعت یازده و یا بیشتر به خانه می‌رفتم و کار، ساعت پنج، شش صبح آغاز شده بود؛ تازه عده‌یی ملاقاتی هم در خانه داشتم. خانۀ ما هم دم دست بود؛ می‌رفتم و می‌دیدم عده‌یی از ارگان‌های مملکتی، از نهاد‌های انقلابی، از بخش‌های مختلف، از علمای شهرستان‌ها و ... در اتاق نشسته‌اند و کار دارند؛ اصلا مجال نبود. مدت‌های مدید می‌گذشت که من فرزندان خودم را نمی‌دیدم؛ با این که در خانۀ خودمان بودیم! وقتی موقع شب می‌رفتم، خواب بودند، و صبح هم وقتی بیرون می‌آمدم، خواب بودند. روزهای متمادی می‌شد که من بچه‌ها را نمی‌دیدم. این وضع زندگی ما بود. ناگهان به خودم نهیب زدم و ، تصمیم گرفتم که مجددا مطالعه کنم؛ شروع کردم، دیدم می‌شود، الان سه، چهار سال است که شروع به مطالعه کرده‌ام. شروع مجدد من به مطالعه، بعد از اشتغال به ریاست جمهوری است. الان من مطالعه هم می‌کنم و به کارم هم می‌رسم و می‌بینم که منافاتی با هم ندارند. مطالعۀ علمی - تاریخی هم دارم، مطالعۀ تفننی هم می‌کنم. من الان با این که اشتغالاتم کم نشده و بلکه زیادهم شده است هر شبانه روز، مقداری مطالعه می‌کنم. بتدریج مطالعه کردم. شاید بیش از صد‌ها صفحه یادداشت برداشتم. فهمیدم که می‌شود. بنده همین حالا (دوران رهبری) هم با همۀ گرفتاری‌ها، بیش از جوان‌‌ها مطالعه می‌کنم. بیانات معظم له در: 91/07/19، 66/01/03، 63/08/15 منبع: Khamenei.ir و کتاب "کتاب و کتاب‌خوانی در آینه رهنمودهای مقام معظم رهبری ص 84 و 85 یکپارچه سازی و ویرایش متن: سید ابوالقاسم ظریف