در کوه ناله میکنی و ضجّه میزنی
آه ای پلنگ پیر مگر چون دل منی
گم کرده ای مگر ز بَد ِبخت جفت خویش
کین گونه روی و موی به سر پنجه میکنی
سرشاری از غرور و نیندیشی از شکست
در حسرت تصاحب آن ماه روشنی
در پیچ و تاب عشق نمیبینمت قرار
با خود که در جدالی و با خویش دشمنی
آه ای دل پلنگ من ای شیشه ی غرور
ترسم به دست ماه غریبانه بشکنی
#بهرام_احدی#عضوکانال@golchine_sher