صدایت
مرا به تماشای کودکیم میبرد
مرا با آب ، با بابا
مرا با مردِ در باران
مرا با درسِ شیرینِ توت
مرا با صد دانه یاقوت ؛
مینشاند پای مشقِ عشق
مرا به دشتِ پُر از گله میبرد
به مهمانی چوپان
_ چوپانی که هرگز دروغ نگفت_
مرا به تحسین دهقان فداکار
در خطوطِ ممتدِ عریان.
تو از حساب و هندسه میگویی
و من هراسان، تمامِ ساعت
پیِ کودکیم میگردم.
معلمِ عزیزم!
تو راست میگفتی
ولی
کاش یادم میدادی که؛
همیشه
دو دو تا ، چهار تا نمیشود
من هنوز
در ضرب و جمع آن ماندهام
بیا
این شاگردِ حیرانت را دریاب
من هنوز انگشتم
برای سوال بالاست
هنوز!
باور کن...
#محمدرضا_فتحی#عضوکانال#معلم@golchine_sher