وسعتِ فاجعه را زیر نظر داشت حسین ع از دلِ مردمِ نامرد ، خبر داشت حسین ع گفت : باید بروم کرب و بلا منتظر است همرهِ قافله منظومه قمر داشت حسین ع جان به قربانِ امیری که به هنگامِ نبرد خط شکن شیرِ دلاور ، سه پسر داست حسین ع کی به تاراجِ خزان رفت علی اصغرِ او؟ باغی از غنچه ی بشکفته ثمر داشت حسین ع از شبِ کوفه ی دلگیر و ز پیمان شکنان عزمِ دل کندن و آهنگِ سفر داشت حسین ع بس که زد تیر، عدو بر بدنِ خسرو دین! مثلِ سیمرغ توان گفت که پَر داست حسین ع نی ، فغان کرد ز سوز دل خود وقتی دید بر سرِ نیزه در آن وادیه سر داشت حسین ع جامه ی زخم به تن در وسطِ آتش و خون عاشقانه به خداوند نظر داشت حسین ع در شبِ تیره در آن واقعه ی جانفرسا روی لب ذکرِ دعا تا به سحر داشت ، حسین ع تشنه لب یک تنه در معرکه ی کرب و بلا سمتِ معشوق فقط قصد سفر داشت حسین ع چون که بر پیکر عباس علمدار رسید همچو ( شایق) ز جگر دیده ی تر داشت حسین ع @golchine_sher