وسعتِ فاجعه را زیر نظر داشت حسین ع
از دلِ مردمِ نامرد ، خبر داشت حسین ع
گفت : باید بروم کرب و بلا منتظر است
همرهِ قافله منظومه قمر داشت حسین ع
جان به قربانِ امیری که به هنگامِ نبرد
خط شکن شیرِ دلاور ، سه پسر داست حسین ع
کی به تاراجِ خزان رفت علی اصغرِ او؟
باغی از غنچه ی بشکفته ثمر داشت حسین ع
از شبِ کوفه ی دلگیر و ز پیمان شکنان
عزمِ دل کندن و آهنگِ سفر داشت حسین ع
بس که زد تیر، عدو بر بدنِ خسرو دین!
مثلِ سیمرغ توان گفت که پَر داست حسین ع
نی ، فغان کرد ز سوز دل خود وقتی دید
بر سرِ نیزه در آن وادیه سر داشت حسین ع
جامه ی زخم به تن در وسطِ آتش و خون
عاشقانه به خداوند نظر داشت حسین ع
در شبِ تیره در آن واقعه ی جانفرسا
روی لب ذکرِ دعا تا به سحر داشت ، حسین ع
تشنه لب یک تنه در معرکه ی کرب و بلا
سمتِ معشوق فقط قصد سفر داشت حسین ع
چون که بر پیکر عباس علمدار رسید
همچو ( شایق) ز جگر دیده ی تر داشت حسین ع
#اکبر_حمیدی_شایق#عضوکانال@golchine_sher