🔻شهید فریدون بابایی نژاد به روایت خواهر شهید: 🔹هربار که از جبهه می آمد تغییر می کرد اما آخرین باری که می خواست برود خیلی تغییر کرده بود، و یک هفته مرخصی داشت. سه، چهار روز نگذشته بود گفت می خواهم بروم. مادر لباسش را شسته بود با اینکه خشک نشده بودند آنها را پوشید و رفت. بسیار صبور بود و تحمل زیادی داشت. بیرون از خانه هر کس به او چیزی می گفت، در جواب می گفت چشم. گشاده رو بود و خیلی به دیگران کمک می کرد. از نفت خانه برای مستمندان می برد. شادی‌ارواح‌مطهرشهداصلــوات🌱 مرکزفرهنگی‌گلزارشهداءامامزاده‌ابراهیم(ع) ❣️@golzarshohada_babolsar