💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷 حبیب ارتباط زیبایی با شهدا داشت. اگر شیراز بود، هر پنجشنبه جایش گلزار شهدا بود. نه اینکه برود و شهدا را زیارت کند و برگردد. آن زمان اکثر شهدا را پنجشنبهها دفن میکردند. حبیب از صبح میرفت و این شهدا را در قبر میگذاشت و تلقین میداد. شاید هر پنجشنبه پانزده شهید را دفن میکرد. وقتی آسید محمدجواد دستغیب ، برادرزاده شهید دستغیب در بُستان شهید شد، حبیب او را در خاک گذاشت و تلقین داد. بعد این مراسم به من میگفت: اصغر من شهید زیاد خاک کردم. اما سید جواد با آن موهای بور، چهره نورانی و زیبا، با نوار قرمزی که روی پیشانی بسته بود، با همه شهدا فرق داشت و زیباتر از همه بود. میگفت زیباترین چهره شهیدی که تا امروز دیدم چهره آسید جواد بود. یکبار که به گلزار شهدا رفته بودم، گفتم باید امروز قبر آسید جواد را پیدا کنم. نزدیک قبر شهید سعید ابوالاحراری بودم که ناگهان عطر یاس عجیبی مشامم را پر کرد. سرم را به زمین دوختم دیدم روی سنگ قبری نوشته است: شهید سیدجواد دستغیب!
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید