هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
🚨🚨فوووری
دفتر آیت الله سیستانی:
♨️روز شنبه 4 مرداد ۱۴۰۴آخرین روز ماه محرم الحرام و روز یکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴، اول ماه صفر میباشد.
🚨بنابراین #اربعین در عراق یک روز پس از ایران است.
#نشردهید
🔷🔸💠🔸🔷
╭━━━⊰◇⊱━━━╮
@shohadaye_shiraz
╰━━━⊰◇⊱━━━
وارد کانال شهدا شوید👆👆
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
🌷جامانده ای که در مرصاد پرکشید...
🔰غروب بود.
چند نفر از دوستان به منزل ما آمده بودند. سید رسول هم آمد.
حال و هوای غریبی داشت. با نگاهی غریبانه به من نگاه کرد و با لهجه شیرازی گفت:
عامو محمد، پیر شده تو هم پاشو برو شهید بشو ببینم.
با شوخی که همیشه با سید رسول داشتم گفتم: شما اول برید شهید بشید، ما هم پشت سر شما میآییم!
نم اشکی در چشمش دور خورد.
با یک حالت جدی گفت:
باشه!
جا خوردم.
این باشه، اصلاً شوخی نبود.
من سالها سید رسول را میشناختم، جدی و شوخی کلامش را بهتر از هر کسی تشخیص میدادم، این یک کلمه را خیلی جدی گفت. برای همین تنم لرزید... بالاخره هم حرفش به واقعیت پیوست ...عملیات مرصاد شهید شد
#شهید سید عبدالرسول سجادیان
#شهدای_فاﺭﺱ
#سالگردشهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
♨️سیره شهــدا
💠هر شـب براےنماز بر مي خاست و با حالتے وصف ناپذير،با خداي خويش راز ونياز مي كرد .
يك شب كه در سنگر خط اول بوديم با صداي خفيف از خواب بيدار شدم.
آهسته بلند شدم و پشت سنگر را نگاه كردم. در آن سكوت شب ودر آن سرماي شديد محسن ديدم را كه لباسهاي بچه هاي سنگر را جمع كرده وهمه را شسته بود وداشت روي يك بخاري كوچك ،آنها را خشك مي كرد .
ديگر همه چيز دستگـــيرم شد و به رازلباسهاي شسته هر شب ، پي بردم .
فــردا محــسن را گوشه سنگر تڪ و تنها گير آوردم . وقتي فهمـــيد از كار او سر درآورده ام مرا قســم داد و از من قــول گرفت ڪہ به بچه ها چـــيزي نگويـــم .
#شهيدمحسن_بوستاني
#ﺷﻬــﺪاےﻓﺎﺭﺱ
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ
🌷🍃🌷🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
🚨بمناسبت سالگرد شهادت ﺷﻬﻴﺪﻱ ﻛﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﺻﻴﺎﺩ ﺷﻴﺮاﺯﻱ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ...
🔰از شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۲ بر می گشتیم. ...
هلیکوپتر که روی زمین نشست.🚁
#شهیدصیاد شیرازی پیاده شد. پشت سرش هم کمال....👌
کمال در بین فرماندهان عالی رتبه ای که حاضر بودند روی دو زانو نشست و شروع کرد به یک چوب موقعیت محوری که باید عمل می شد را به دقت تشریح کرد....💪
کلامش که تمام شد. صیاد روی دوش او زد و گفت: باید درجه های من را بزنن رو دوش این کیهان فرد!😳!🙂
ادامه داد: چنین نیرویی را باید تو هفت سنگر پنهون کرد تا دست دشمن بهش نرسه!👌
قبل از رفتن به عملیات خواب دیده بود از هلیکوپتر سقوط می کند....😞
توی هلیکوپتر بود که شهید شد.😭
#شهید محمد امین(کمال) کیهان فرد
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭس
#ایام_ﺷﻬﺎﺩﺕ 🌹
🍃🌹🍃🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
✍برشے از وصیــت نامــه💌
🌸در روزگارانے دوســت داشـــتم دکتــر شـــوم ، مهندــس شوم پولدار شـــوم و آرزوها داشـــتم .....
اما عاشقے چون #حسيـــن (ع) را ديــدم و عــشق را فهميـــدم او سوزاند، مـــرا ســوزاندنے عجــيب و اکــنون فقـــط آرزو دارم #شهيـــد شــوم ...❤️
#شهید_حسنعــلی_ثریاپـــور
#شهــدای_فارس_شیراز
#ســالروز_شهادت
🌷🌿🌷🌿🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
🌱@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
💢به یاد #خبرنگارشهید...
🔹به گفتۀ دوستانش، شبِ حمله قبل از عملیات باران شدیدی گرفت و تمام برادران خیس شدند. محسن با اینکه هوا سرد بود تمام لباسهایش را شست و آب تهیه کرده و غسل شهادت کرد.
دعای توسّل را با حال توجّهی خواند و قسمت آخر آن «یا وصیّ الحسن…» را با هیجانی خاص خواند و گریه میکرد و با نالۀ «یا مهدی یا مهدی» به آن حضرت متوسّل بود.
آخرین نمازش را خواند و مثل همیشه این اشعار را بر لب داشت:
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا...
همان شب روی مین افتاد و بدنش تکه تکه شد و همانگونه که آرزو داشت با بدنی بی سر مثل و دستان قطع شده مثل ارباب حضرت عباس ع به دیدار حق شتافت....
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺤﺴﻦ_ﻧﻘﺪی
#ﺷﻬﺪاﻱ_خبرنگار
#شهدای_فارس
#روزخبرنگار
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
♨️شهـید استان فارسےڪہ برات شهادت در اربعین گرفـــت...
💢سال ۱۴۰۱، طبق معمول هر سال رفت اربعین تا توی موکب کفیل الزینب با یکی از دوستـــان عراقےمان نوڪری کند...
باخانمـــش رفته بود بدون بچههایش...
💢زنگ زدم گفتـــم: «ڪاکا، تو هر سال میرفتے اربعین یه هفته ده روزه برمیگشتی الان چی شده ۲۰روزه برنمےگردی؟»
خندیـــد و گفت:« کاکا یه چیزی بهت بگم؟»
گفتم: «جان کاکا»
گفت: «من ۱۱ ساله هر سال اربعین میام اینجا. یه چـــیزی از آقا امام حسین(ع) خواستم هنوز بهم نداده این سری تصمیم گرفتـــم تا زمانیکه نگیرمـــش برنگردم!🥺
اگرم دیدے طول کشـــید بچههاے من رو بفرســـت بیان کربـــلا من انقدر اینجا مےمونم تا آقا بهـــم بــده!🥺
آن روز نفهمیدم چه میخواهد همان سال ، خواسته اش اجابت شد.شهادت خونین در دفاع از امنیـــت حـــرم جمهوری اسلامی..🇮🇷
#شهید محمد مویدی
#شهدای_فارس
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
💠بــیعت با امــام حسیـــن (ع)💠
✍گزیـده اے از وصیت نامه شهیــد:
🌹تا آخـــرين قطـــره خونــم سنــگر اســلام را ترک نخـــواهم کـــرد.
🔆با خداوند پيمــان مي بــندم که در تمـــام #عاشــوراها و در تمـــام کربلاهــا با #حســين عليه السلام همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامے که همه احکام اســلام در زير پرچــم اسلامے امام زمـــان عجل الله تعالی فرجــه به اجـــرا در آيد .
⚜ان شــاء الله⚜
#شهید_سید_عبدالمحمد_حسینی
#ایام_شهادت
#شهداے_فارس
🌹🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#ﺷﻬﻴﺪﻱ_ﻛﻪﺣﺎﻟﺘﺶ_ﻣﻮﻗﻊ_ﺩﻓﻦ_ﻃﺒﻖ_ﻭﺻﻴﺘﺶ_ﺑﻮﺩ
☘🌷☘
🌹برشی از وصیت نامه 💌
اي کسانيکه مأمور دفن من هستيد! وقتي که مرا در قبر مي گذارند، مشت هايم را گره کنيد تا همه بدانند من با مشت گره کرده به سوي دشمن رفتم، دهانم را باز بگذاريد تا از خدا بي خبران آگاه شوند من با نداي الله اکبر بر دشمن تاختم و چشمانم را باز نگه داريد تا همه بدانند با چشم باز به اين راه رفتم و دشمن را به زبوني کشيدم تا #شهادت نصيبم شد.
✅جنازه شهيد هنگام دفن، با چشمان باز و حالت لبخند و مشت گره کرده بود با وجود اینکه هنگام خاکسپاری کسي از متن وصيت نامه اطلاع نداشته است.
#شهید_ابراهیم_ذوالفقاری_باقرآبادی
#سالروز_شهادت
#شهدای_فارس
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#پیش_بینےشهــادت🌹
در منطقــه ای در کردستان بودیـــم
در حیــن عـــبور از آنــجا، غلامرضــا از حرکــت باز ایســتاد و گوشه اے نشســـت.
ما ازاو جلو افتــادیم. ولے وقتے تاخــیر او طولانے شـد، نگرانـش شدیــم و به سویـش برگشتیــم. گوشه اِے نشــسته بود و اشــک مے ریخــت...😭😭
علــت را جویا شـــدیم. فکــر کردیم خداے ناکــرده اتفــاق ناگوارے براے خانواده اش رخ داده اســـــت.
وقتے اصـــرار مــا را دید، گفت: « من بزودے در همــین جــا شهـــید مےشـــوم. این را در خــواب دیده ام.»
… و همین اتفـــاق هـــم رخ داد
28 ﻣﺮﺩاﺩ 62 ﻭﻗﺘﻲ اﺯ,ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺑﺮﻣﻴﮕﺸﺖ ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﺭﻭﻱ ﺗﻠﻪ اﻧﻔﺠﺎﺭﻱ ﺩﺷﻤﻦ ﺭﻓﺖ و ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﺷﺪ....
🌷🍃🌹🌱🌷
#شهیـد_غلامـرضا_زارع
#شهــداے_فارس
#سالــروز_شهادت
🍃🌷🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
💠بــیعت با امــام حسیـــن (ع)💠
✍گزیـده اے از وصیت نامه شهیــد:
🌹تا آخـــرين قطـــره خونــم سنــگر اســلام را ترک نخـــواهم کـــرد.
🔆با خداوند پيمــان مي بــندم که در تمـــام #عاشــوراها و در تمـــام کربلاهــا با #حســين عليه السلام همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامے که همه احکام اســلام در زير پرچــم اسلامے امام زمـــان عجل الله تعالی فرجــه به اجـــرا در آيد .
⚜ان شــاء الله⚜
#شهید_سید_عبدالمحمد_حسینی
#سالــروز_شــهادت
#شهداے_فارس
🌹🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#ﺳﻴﺮﻩ_ﺷﻬﺪا
♨️ماه صفر سال ۶۵ ، در پادگان شهید دستغیب اهواز بودیم.
محمد سرگشته و حیران بود. گفتم: چی شده محمد؟
گفت: یه جای خلوت و دنج می خوام، با خودم خلوت کنم، کسی مزاحمم نشه!
♨️دیگر ندیدمش تا فردا که ۲۸ صفر، سالروز رحلت حضرت ﺭﺳﻮﻝ(ص) بود. محمد را دیدم.
یک رادیو روی زمین بین دو پایش گذاشته بود. رادیو روضه می خواند و شانه های محمد از گریه تکان می خورد.
تا اذان ظهر بی آنکه سرش را بلند کند، اشک می ریخت.
♨️وقت نماز شد.
نمازش را که خواند دوباره سرش را روی زانو گذاشت و شروع به گریه کردن کرد.
دیدم حال خوشی دارد مزاحمش نشدم. غروب حال و احوالش سر جا آمده بود.
گفتم:
محمد چی شده، امروز خیلی بیتابی کردی؟
گفت:
امروز اتفاق بزرگی افتاده، پیامبر اسلام رحلت کرده و از دنیای ما به دنیای دیگه رفته.
این غم واقعاً برام سخت و سنگین بود.
چند قدم که راه رفتیم
گفت: ولک، کسی از حال امروز من با خبر نشه!
#شهید محمد دریساوی
#شهدای_فارس
🏴🏴🏴🏴
#ڪانال_شهدا:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید