eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
رو به مسؤلینی که خبر شهادت حسین را اورده بودند گفتم, من می توانم پسرم را شناسایی کنم. مرا بردند کنار شهیدی که امده بود. لباس روی سینه اش را کنار زدم. اشک در چشمانم پیچید. گفتم خودش است حسین من! گفتند چطور؟ گفتم پسرم عاشق امام حسین بود, در کودکي وقتي برای عزاداري سرور و سالار شهيدان به «مسجد جامع سعادت آباد» مي رفت آن قدر با دستانش محکم بر سينه مي زد که جاي انگشتانش بر روي سينه ي سمت چپ او باقي ماند! حسین باقری 🌹 🌷🌹🌷🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
رو به مسؤلینی که خبر شهادت حسین را اورده بودند گفتم, من می توانم پسرم را شناسایی کنم. مرا بردند کنار شهیدی که امده بود. لباس روی سینه اش را کنار زدم. اشک در چشمانم پیچید. گفتم خودش است حسین من! گفتند چطور؟ گفتم پسرم عاشق امام حسین بود, در کودکي وقتي برای عزاداري سرور و سالار شهيدان به «مسجد جامع سعادت آباد» مي رفت آن قدر با دستانش محکم بر سينه مي زد که جاي انگشتانش بر روي سينه ي سمت چپ او باقي ماند! حسین باقری 🌹 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹یادی از شهید محمد علی فرهادیان فرد 🔹به مناسبت ایام شهادت شهید.... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰 حجة الاسلام و المسلمین طوبائی از روحانیون شهر شیراز بود نقل میکند: برای بحث تلقین شهید خادم الحسینی رفتم. وقتی وارد قبر شدم تا تلقین شهید مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهید حالت تبسمی احساس کردم و فهمیدم با صحنه ای غیر طبیعی روبرو هستم. وقتی خم شدم و تلقین شهید را آغاز کردم، به محض اینکه به اسم مبارک امام زمان(عج) رسیدم مشاهده کردم جان به بدن این شهید مراجعت کرد، چون شهید به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوی که سر او تا روی سینه خم شد و دوباره به حالت اولیه برگشت. 🔰قسمتی از وصیت شهید: ...دایماًبیدار باشد و کوششتان براین باشد که این انقلاب روز به روز گسترده تر گردد و برادران با افکار اسلامیشان و عملشان به این حرکت سرعت بخشند . در ضمن حفظ کنید بال و پرهای امام عزیز و ولایت فقیه رااز هر تغرضی ، نگذارید این ثمرة خون شهیدان و ثمره های این انقلاب را کافران و منافقین از ما بگیرند . » احمد خادم الحسینی 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰هوشنگ فرد شجاعی بود که رشادت زیادی در شناسایی ها از خود نشان می داد. در عین حال فردی ساکت و آرام بود و کمتر از خودش حرفی می زد . با این که مدت ها همرزم بودیم اما نمی دانستیم که یکی از برادرانش شهید شده است و برادران دیگرش نیز در جبهه هستند. 🔰او حتی به ما نگفت که دانشگاه قبول شده و آن را رها کرده و به جبهه آمده است، یا اینکه قبلا مجروح شده و هنوز تیری در پایش است. بعدها جریان مجروح شدنش را شنیدم؛ در تنگ چزابه در حالی که تیرباری را به گردن آویخته بود به دل دشمن می زند و پس از آن که آن ها را تار و مار می کند ، خود از ناحیه ی ران مجروح می شود. جالب این که با وجود این ناراحتی در مسابقه ی دو استقامت که در لشکر برگزار شده بود ، شرکت کرد و نفر اول شد. هوشنگ کوهی 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰چهل روز قبل از تولد او خواب آقایی سبز پوش  و نورانی را دیدم که مرا به فرزند پسر مژده داد و نام رضا را برای او انتخاب کرد.. 🔰 دو ساله بود که  به همراه مادرش برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد رفتیم.اطراف ضریح مطهر مشغول دعا بودیم که یک دفعه متوجه شدم دست های کوچک او به طرز عجیبی به ضریح چسبیده است. با نگرانی سعی کردم دست او را بکشم زیرا به نظر می رسید جدا کردنش ممکن نبود.مردم به سمت او هجوم آوردند.کمی طول کشید تا او را جدا کردیم. انگار به ضریح مطهر قفل شده بود .همین که به خانه رسیدیم،با کمـال تعجـب جای پنج انگشــت  سبز را روی کمر  او دیدیم..... (راوی :پدرشهید) 🍃🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
محمد فرمانده گردان امام رضا علیه السلام بود و عاشق امام رضا علیه السلام. سعی می کرد سالی یک بار هم شده، با پیکان قدیمی اش به مشهد برود و امام رضا علیه السلام را زیارت کند. زنگ می زد و می گفت: فلانی، فلانی و فلانی را آماده کن می خواهم با خودم ببرمشان مشهد! همیشه با همان ماشین پنج شش نفر را می برد زیارت امام رضا علیه السلام. یک بار که راهی بود گفتم: داداش یه نگاه به این لاستیک های ماشینت کن! چهار چرخ ماشینش همچون کف دست صاف صاف بود. خندید و گفت: توکل کن به خدا، آن که ما را دعوت کرده خودش می برد و می آورد.آن سفر خودم همراهش بودم. دو حلقه لاستیک نو خریدم ، برای احتیاط روی بار بند گذاشتم . رفتیم و برگشتم بدون اینکه حتی یک بار هم پنچر شویم. محمد اسلامی نسب 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰ماه های اول جنگ بود. خبر دادند [شهید] سید امین آل علی مجروح شده است. با سید رضا به ملاقاتش رفتیم. یک پای سید امین قطع شده بود. گریه کنان به او گفتم : سید چه شده ؟ با خنده گفت که الحمدلله پایم قطع شده . من که دیگر نمی توانستم خودم را کنترل کنم . سید عبدالرضا مرا از اتاق بیرون آورد و گفت: دست ، پا ، چشم ، و ... و همین اعضای بدن ما مال کیست؟ گفتم : مال خدا. گفت : پس چیزی که مال خداست و داده و حالا پس گرفته، ما چرا حرص آن را بزنیم ، ما چه کاره هستیم. بعد گفت سید امین پایش زودتر از خودش به بهشت رفته است. و بعد کمی آرامم کرد! 🔰زمان تشیع سید رضا من منطقه بودم. حاج شیرعلی سلطانی را دیدم. برایم تعریف گفت جنازه سید رضا را برای دیدار در ساختمان توحید بردیم. از مادرت خواستیم بیاید برای آخرین بار سید رضا را ببیند. مادر بلندگو را گرفت، بالای بلندی رفت بی آنکه گریه کند گفت: من از مادر وهب کمتر نیستم، چیزی را که در راه خدا دادم دیگر نگاهش نمی کنم! سید عبدالرضا سجادیان 🍃🌷🍃 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
بمناسبت یادواره شهید خادم الحسینی ، امروز ، در گلزار شهدای شیراز 🔰 حجة الاسلام و المسلمین طوبائی از روحانیون شهر شیراز بود نقل میکند: برای بحث تلقین شهید خادم الحسینی رفتم. وقتی وارد قبر شدم تا تلقین شهید مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهید حالت تبسمی احساس کردم و فهمیدم با صحنه ای غیر طبیعی روبرو هستم. وقتی خم شدم و تلقین شهید را آغاز کردم، به محض اینکه به اسم مبارک امام زمان(عج) رسیدم مشاهده کردم جان به بدن این شهید مراجعت کرد، چون شهید به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوی که سر او تا روی سینه خم شد و دوباره به حالت اولیه برگشت. 🔰قسمتی از وصیت شهید: ...دایماًبیدار باشد و کوششتان براین باشد که این انقلاب روز به روز گسترده تر گردد و برادران با افکار اسلامیشان و عملشان به این حرکت سرعت بخشند . در ضمن حفظ کنید بال و پرهای امام عزیز و ولایت فقیه رااز هر تغرضی ، نگذارید این ثمرة خون شهیدان و ثمره های این انقلاب را کافران و منافقین از ما بگیرند . » احمد خادم الحسینی 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰 حجة الاسلام و المسلمین طوبائی از روحانیون شهر شیراز بود نقل میکند: برای بحث تلقین شهید خادم الحسینی رفتم. وقتی وارد قبر شدم تا تلقین شهید مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهید حالت تبسمی احساس کردم و فهمیدم با صحنه ای غیر طبیعی روبرو هستم. وقتی خم شدم و تلقین شهید را آغاز کردم، به محض اینکه به اسم مبارک امام زمان(عج) رسیدم مشاهده کردم جان به بدن این شهید مراجعت کرد، چون شهید به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوی که سر او تا روی سینه خم شد و دوباره به حالت اولیه برگشت. 🔰قسمتی از وصیت شهید: ...دایماًبیدار باشد و کوششتان براین باشد که این انقلاب روز به روز گسترده تر گردد و برادران با افکار اسلامیشان و عملشان به این حرکت سرعت بخشند . در ضمن حفظ کنید بال و پرهای امام عزیز و ولایت فقیه رااز هر تغرضی ، نگذارید این ثمرة خون شهیدان و ثمره های این انقلاب را کافران و منافقین از ما بگیرند . » احمد خادم الحسینی 🍃🌷🍃🌷 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔰 حجة الاسلام و المسلمین طوبائی از روحانیون شهر شیراز بود نقل میکند: برای بحث تلقین شهید خادم الحسینی رفتم. وقتی وارد قبر شدم تا تلقین شهید مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهید حالت تبسمی احساس کردم و فهمیدم با صحنه ای غیر طبیعی روبرو هستم. وقتی خم شدم و تلقین شهید را آغاز کردم، به محض اینکه به اسم مبارک امام زمان(عج) رسیدم مشاهده کردم جان به بدن این شهید مراجعت کرد، چون شهید به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوی که سر او تا روی سینه خم شد و دوباره به حالت اولیه برگشت. 🔰قسمتی از وصیت شهید: ...دایماًبیدار باشد و کوششتان براین باشد که این انقلاب روز به روز گسترده تر گردد و برادران با افکار اسلامیشان و عملشان به این حرکت سرعت بخشند . در ضمن حفظ کنید بال و پرهای امام عزیز و ولایت فقیه رااز هر تغرضی ، نگذارید این ثمرة خون شهیدان و ثمره های این انقلاب را کافران و منافقین از ما بگیرند . » احمد خادم الحسینی 🍃🌷🍃🌷 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💠هوشنگ فرد شجاعی بود که رشادت زیادی در شناسایی ها از خود نشان می داد. در عین حال فردی ساکت و آرام بود و کمتر از خودش حرفی می زد . با این که مدت ها همرزم بودیم اما نمی دانستیم که یکی از برادرانش شهید شده است و برادران دیگرش نیز در جبهه هستند. 💠او حتی به ما نگفت که دانشگاه قبول شده و آن را رها کرده و به جبهه آمده است، یا اینکه قبلا مجروح شده و هنوز تیری در پایش است. 💠بعدها جریان مجروح شدنش را شنیدم؛ در تنگ چزابه در حالی که تیرباری را به گردن آویخته بود به دل دشمن می زند و پس از آن که آن ها را تار و مار می کند ، خود از ناحیه ی ران مجروح می شود. جالب این که با وجود این ناراحتی در مسابقه ی دو استقامت که در لشکر برگزار شده بود ، شرکت کرد و نفر اول شد. هوشنگ کوهی 🍃🌷🍃🌷 : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید