💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫 🌷سال 81، قرار شد، تعدادی از شهدای ما که در اردوگاه‌های عراق به شهادت رسیده بودند را با جنازه سربازان عراقی که در ایران پیدا شده بودند مبادله کنیم. من خیلی امید داشتم که پیکر "شهید عباس دوران" هم در بین شهدایی که قرار بود به ایران تحویل داده شوند باشد. در آن مبادله، پیکر 570 شهید توسط دولت عراق در مرز خسروی به ما تحویل شد. برای تحویل شهدا به مرز خسروی رفتم. وقتی از تهران حرکت کردم، در دل خودم گفتم: خدایا اولین شهیدی که در این خیل شهدا می‌بینم، شهید عباس دوران باشد! وقتی به مرز خسروی رسیدم، شهدا را تحویل گرفته و در یک سالن چیده بودند تا برای مراسم استقبال آماده کنند. برای دیدن شهدا وارد سالن شدم. روی نیتی که داشتم، چشمم را بستم، انگشت اشاره‌ام را بلند کردم و به سمت تابوت‌های شهدا حرکت کردم. رفتم تا انگشت اشاره‌ام به یک تابوت نشست. چشمم را روی تابوت باز کردم. دیدم روی آن نوشته‌شده است: طیار ایرانی عباس دوران! از خوشحالی روی پا بند نبودم. با یک قلم سبز که همراهم بود روی آن کاغذ نوشتم: خلبان ایرانی، عباس دوران، شیرمردی که در قلب بغداد حماسه آفرید! 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید