⭐️یادی از سردار شهید سید محمد کدخدا⭐️ در مقر لشكر با يكي از برادران بسيجي كنار ماشيني ايستاده و صحبت مي كرديم. سيد محمد هم به جمع ما پيوست. ميان صحبت ها سيد محمد، بدون جلب توجه سرش را پائين آورد و‌ بی مقدمه دست بسيجي را كه به شيشه ماشين تكيه داده بود، بوسيد. دوست ما خيلي ناراحت شد. با ناراحتي گفت: «سيد چرا اين كار را كردي؟» سيد خنديد. گفت: «وقتي امام مي گويد من دست بسيجي ها را مي بوسم، ما هم بايد اين كار را بكنيم، ما بايد پاي شما را ببوسيم.» 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید