🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت اسماعیل شیخ زاده درگیری با این گروهکها باعث شد تا غازی به عنوان مسئول یکی از اکیپهای مبارزه با منافقان انتخاب شود ما هم در رکابش .بودیم اولین کار در این راه شناسایی خانه های تیمی بود و وقتی مطمئن میشدیم به طرفشان تیراندازی می کردیم یا به آنها حمله می.بردیم در یکی از پورشها وقتی به پاک سازی محل خانه پرداختیم به تعداد زیادی عکس برخوردیم که در لیست سیاه ترور قرار داشتند و حتی با یک ترتیبی روی دیوار نصب شده بودند تا یکی یکی از دم تیر گذرانده شوند. یکی از چهره ها هم سید شمس الدین بود وقتی عکس خودش را بر دیوار دید، تعجب کرد حق این است که برای یک جوان بیست ساله در کنار کسانی که سوابق طولانی مبارزاتی داشتند یا در شهر و بلکه کشور شناخته شده بودند، خط و نشان کشیدن و در سیاهه ی مرگ قرار گرفتن جای شگفتی داشت. این هم حکایت از جرأت و جسارت سید داشت و سرسختی چشمگیری که او برای حذف منافقان از صحنه نشان میداد. باور كنيد هیبت و هیأت غازی منافقان را به این صرافت انداخته بود قد رعنا و تیپ ورزیدهی سید، آن هم با اورکت و لباس سپاه در حالی که اغلب مسلح بود و حتی گذشته از کلتی که به کمر داشت یا نارنجک که در جیبها می ریخت گاهی تفنگ کلاشینکف زیر اورکت با خود میآورد و رگ عصبانیت گروهک های محارب را حسابی قلقلک میداد. البته در این کینه ورزی منافقان اگر چه بیشتر چهره های مذهبی و بچه های سپاه رصد میشدند؛ ولی از کوردلی و کورچشمی آنها گاهی مردم کوچه و خیابان هم مورد ترور و آزار قرار می.گرفتند در آن زمان شلوارهای شش جیب بسیار مُد بود و به دلیل رنگ سبزشان مشابهتی با لباس سپاه داشت و بسا افراد عادی که به این دلیل هدف گلوله ی منافقان قرار گرفتند این شقاوت بدوی باعث شد تا برای سلامت بچه های سپاه پوشیدن لباس سبز در بیرون از سازمان ممنوع شود. ابلاغ این حکم سید شمس الدین را به سختی برآشفت. گفت: اصلاً چرا ما باید بترسیم ,آنها باید از ما بترسند ما هم بیشتر هستیم و هم از حمایت مردمی برخورداریم اگر با لباس در جامعه ظاهر شویم منافقان پس می کشند. .. : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*