⭐️یاد شهدا در کلام سردار شهیدحاج منوچهر(محمدباقر) رنجبر⭐️ 🌹حاج‌منوچهر در مورد شهید حسین فولادفر می‌گفت: حسین معاونم در گردان بود. با حسین با موتور به خط می رفتیم که با سرعت وارد یک گوال انفجار شدیم، چون سرعت موتور زیاد بود، موتور بالا رفت و با چرخ روی زمین آمد. حسین گفت خدا رحم کرد، مثل فیلم ها از بدل استفاده کردیم. توی خط بودیم، حسین رفت دستشویی که یک خمپاره آمد روی دستشویی، گفتم کارش تمام شد. در حالی که از محل انفجار بیرون می دوید و می خندید گفت این از دومیش، ولی اگر قرار به شهادت باشه، دوست ندارم چنین جایی شهید بشم. با هم رفتیم پادگان معاد. وقت برگشت، گفت تو پشت فرمان بشین. نشستم، خودش رفت سمت دیگر نشست، حاج رسول نصیری هم وسط. ناگهان یک کامیون که پارک کرده بود وارد جاده شد، دستم را به چپ دادم، یک ماشین از جلو آمد، منحرف شدم به خاکی و ماشین چپ شد. سر حسین بین در و بدنه گیر کرده و شهید شده بود... بالاخره در حادثه سوم، شهادت نصیبش شد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید