. ✳️ رابطه دعا و بلا 🔹امام موسی بن جعفر -علیه‌السلام- فرمود: «دعا كنيد، چون دعا و طلب كردن از خداوند تعالى، بلا را دفع مى‏‌كند حتّى اگر مقدّر شده و بدان حكم گرديده و بجز اجرايش چيزى نمانده باشد، در اين‌صورت اگر از خدا بخواهيد كه آن را برگرداند، برمى‌گرداند.» زراره از امام محمد باقر- عليه‌السّلام- نقل مى‌كند كه فرمود: «آيا مى‌‏خواهيد چيزى را به شما معرفى كنم كه رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- از آن استثناء نكرد (يعنى نفرمود ان شاء اللَّه).» زراره مى‏‌گويد گفتم: بلى فرمود: «آن چيز، دعاست كه قضاى الهى را بر مى‌گرداند اگر چه محكم و حتمى شده باشد. آنگاه حضرت از باب تشبيه قضاى حتمى الهى، انگشتان دست‌های‌شان را درهم فرو بردند.»(۱) 🔹امام سجاد عليه السلام می‌فرمایند: «المؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلي ثَلاثٍ: إِمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعجِّلَ لهُ و إمّا أن يَدْفَعُ عنهُ بلاءً يُريدُ أن يُصيبَهُ.» «دعاهای مؤمن بر سه گونه است: يا برای او ذخيره می‌شود و يا سريعاً اجابت می‌شود و يا به واسطه آن دعا، بلایی كه قرار بود به او رسد از او برطرف می‌گردد.»(۲) 📚منبع (۱) عدةالداعی، ابن فهد حلی (۲)تحف العقول، ابن شعبه حرانی، صفحه ۲۸۰ .............. 🟩 وحی خداوند به داوود نبی(ع) در مورد دعا و بلا از امام صادق- عليه‌السّلام- روايت شده كه: خداى متعال به موسى بن عمران- عليه‌السّلام- اين گونه وحى كرد: «اى موسى! من احدى را محبوب‌تر از بنده مؤمنم خلق نكردم و اگر او را مبتلا بر بلايى مى‏‌سازم يا از آن معافش مى‌‏دارم، حتما به خير و صلاح اوست، چون من صلاح او را بهتر مى‏‌دانم. پس در موارد بلا، سزاوار است صابر و در موارد نعمت، شاكر باشد تا او را نزد خود جزء صدّيقين قرار بدهم. و اين وقتى‌است كه مطابق رضاى من عمل كند و فرمان مرا اطاعت نمايد.» همچنين از امير المؤمنين- عليه‌السّلام- رسيده‌است كه خداوند متعال مى‌فرمايد: «اى بندگان من! هر فرمانى كه دادم اطاعتش كنيد، مبادا بخواهيد مصالح خود را به من بياموزيد، چون من خود بهتر از شما آنها را مى‌‏دانم و بخيل هم نيستم (تا بگويند مصلحت ما را مى‌‏داند و نمى‏‌دهد).» و از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت شده‌است كه فرمود: «اى بندگان خدا! شما همانند مريض هستيد و پروردگار عالمين همانند طبيب است و صلاح مريض در آن چيزى‌است كه طبيب آن را مى‌‏آموزاند و عاقبت‌انديشى مى‏‌كند، نه در اشتهاى مريض و خواسته‌هاى بى‏‌جايش، پس تسليم فرمان حق باشيد تا رستگار و پيروز گرديد.» و نیز در ادامه سخنانى كه ذات اقدس الهى بر داود نبى- عليه‌السّلام- وحى کرد اين است: «خوب بود مى‌‏ديدى حالات آن افرادى را كه با زبان‌شان، گوشت مردم را مى‏‌خورند (نظير غيبت‌‏كنندگان) در حالى‌كه زبان‌هايشان را مانند پوستى مى‌‏گسترانم و اطرافش را با گرزهايى از آتش مى‌‏زنم، سپس فردى را بر او مى‏‌گمارم كه توبيخش كند و بگويد: اى اهل جهنّم! اين فلان شخص بد زبان است بشناسيدش.» «چه بسا ركعت‌هاى طولانى كه داراى اشك و گريه از روى خشيت باشد اما نزد من ذرّه‏‌اى (حتى به مقدار تار باريك هسته خرما) ارزش ندارد، چون وقتى‏ نظر به قلب او مى‌‏كنم، مى‌بينم اگر بعد از نماز، زنى خود را به او عرضه كند، اجابتش خواهد كرد. و اگر مؤمنى با وى معامله‏‌اى انجام بدهد، آن مؤمن را فريب خواهد داد.» از جمله سخنانى كه ذات اقدس الهى بر داود نبى -عليه‌السّلام- وحى فرستاد اين‌است كه: «چه بسا بنده‏‌اى را مريض كنم كه در اثر آن، نماز و خدمات او كم گردد، اما صداى او در حالت غم و اندوهش، نزد من محبوب‌تر و دوست داشتنى‌‏تر از نماز نمازگزاران است. و چه بسا بنده‌‏اى نماز بگزارد ولى من همان نماز را بر چهره او بكوبم و صدايش را نشنوم و بدان اعتنايى نكنم. اى داود! آيا مى‌دانى او چه كسى است؟ او فردى است كه به حرم مؤمنين، با نگاه شهوت آلود و حرام، زياد مى‌نگرد و كسى‌است كه اگر بر مردم حاكم شود، ظلم كرده و گردن‌ها را مى‌‏زند. اى داود! براى گناهانت، نوحه و زارى كن آنچنان كه مادر فرزند مرده بر پسرش نوحه و زارى مى‌‏كند.» 📚منبع عدةالداعی، ابن فهد حلی .