از اين نمونه؛ قضيه طلب آب است كه بزرگان علماي شيعه از جمله مرحوم حاج شيخ جعفر شوششتري در كتاب فوائد المشاهد و ديگران اين امر را نقل ميكنند كه امام حسين از لشگر عمر سعد طلب آن نموده است، در صورتي كه علامه شهيد مطهري از ديد حماسي به اين قضيه نگاه ميكند و آن را امري جعلي ميخواند و استناد ميكند كه از شخصيتي مانند امام بسيار بعيد است كه تن به چنين ذلت و خواهشي بدهد. در حالي كه ديگران چنين خواهشي را به دليل اتمام حجت جايز و بلكه لازم ميدانند. و يا نقل كثرت تلفات لشگر عمر سعد كه بعضي آن را ناشي از شجاعت امام و ياران او ميدانند و بعضي به آن به عنوان يك امر غريب و باور نكردني نگاه ميكنند و منكر امدادهاي غيبي و القاء رعب و وحشت از جنود الهي در دل كوفيان ميشوند در حالي كه نميشود در بررسي قضيه عاشورا تنها به احتساب ساعات درگيري و امكان عملي، به تحقق كثرت تلفات لشگر عمر سعد استناد كرد و از ذكر وقايع غير طبيعي و امدادهاي الهي بر آن جمع فداكار و از خود گذشته چشم پوشي كرد. به هر حال اين واقعيت دارد كه دشمن حتي حاضر نشد كهنه پيراهني را بر جسد پاره پاره اباعبدالله ببيند. آن را به غارت برد و بدن مطهر را عريان بر خاك گرم كربلا باقي گذاشت. اما ذكر اين جنايت مانع از آن نيست كه ما بپذيريم در همين زمان نوري از آسمان ساطع شد و بدن محبوب حجت خدا و پاره تن رسول اكرم را از منظر دشمنان و دوستان پنهان نمود. اگر چه اين امر از ديدگان خشك و مادي كساني كه به عاشورا به عنوان يك روز عادي مينگرند يك امر غير معقول است. شايد اين ابعاد گسترده در بررسي عاشورا در طول تاريخ باعث شده است كه هر كس به شاخه اي از اين درخت پهناور گسترده متمسك شده است و از اين رهگذر مجالي پيدا شده است براي عوام فريبان و شيادان كه به بهانه گوناگون انواع خرافات و جعليات و افسانه ها را به اين روز بزرگ وارد نمايند. .👇