.
#اربعین
🥀 هنگامی که زنان و فرزندان
#امام_حسین علیهالسّلام از شام بازگشتند و به عراق رسیدند، ساربان را گفتند: که ما را از طریق
#کربلا ببر...
🥀 هنگامی که به موضع
#قتلگاه رسیدند، جابر بن عبداللَّه انصاری را با گروهی از بنیهاشم و مردی از آل رسولاللَّه یافتند که برای
#زیارت امام حسین علیه السّلام وارد شده بودند.
🥀 فَوَافَوْا فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُکَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَکْبَادِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِمْ نِسَاءُ ذَلِکَ السَّوَادِ وَ أَقَامُوا عَلَی ذَلِکَ أَیَّاماً
🥀 همه در یک وقت وارد شدند و با یکدیگر شروع به
#صیحه و گریه کردند و
#لطمه به صورت زدند. و ماتمی به پا کردند دلخراش و جگرسوز...
🥀 پس، زنان آن دیار نیز به ایشان پیوستند و همگی چند روزی عزاداری کردند.
📕 لهوف، صفحه ١٩۶
📕 بحارالانوار، جلد ۴۵، صفحه ١۴٧
..............
.
#روضه_امام_حسین
طبق نقل مرحوم سیدبن طاووس مثل امروز کاروان امام حسین بعد از اینکه ماموریتا رو کاملا انجام دادند بدون هیچ کاستی، برای زیارت به کربلا آمدند؛ آری! وقتی داشتند از کربلا می رفتند در مسیر تا شام دشمن بهشون اجازه عزاداری نداده؛ هرجا که طفلی، بزرگی نام امام حسین علیه السلام رو برده هدف تازیانه ی دشمن قرار گرفته؛ از یک طرف دشمن منعشون می کرد،از یک طرف تکلیف مانع عزاداریشون بود باید بار تکلیف رو به سرمنزل برسانند ولی دیگه این کاروان بار تکلیف رو به سرمنزل رسانده،دیگه دشمنم ممانعت نمیکنه،لذا یه جور عزاداری می کردن…”
در نقل داره بی بی زینب سلام الله علیها برای امام حسین عزاداری میکرد،میفرمود:“واحسیناه واحبیباه یابن مکة و منا …. آه ثم آه ….”نمی دونم این جمله قابل ترجمه هست یا نه! “آه ثم آه”یه جوری عزاداری کردند که اگر تو کربلا می موندند دیگه کسی زنده از کربلا بیرون نمی رفت لذا مقاتل نقل کردند بعد سه روز امام سجاد به عمشون فرمودند:عمه جان دیگه کاروان رو آماده کن باید از کربلا بریم؛ بعضی مقاتل نقل کردند وقتی این کاروان میخواد از کربلا جدا بشه بی بی دو عالم سکینه دختر امام حسین همه رو گرد قبر امام حسین جمع کرد برا وداع آخر؛ اشعاری خونده؛
الا يا كربلاء نُودِّعُكَ جسماً
بلا كفنٍ ولا غسلٍ دَفينا
الا يا كربلاء نُودِّعُكَ روحاً
لأحمد و الوصى مع الأمينا
هان اى كربلا! با تو در مورد پيكرى وداع مىكنيم كه بدون غسل و كفن در اين مكان دفن شد.
اي كربلا! آگاه باش! جسمي را كه بي كفن و بي غسل مدفون شده است، به تو مي سپاريم. اي كربلا، آگاه باش! روحي را كه متعلق به احمد و وصي و جبرئيل امين است به تو مي سپاريم
نقل می کنند : حضرت رباب آمد خدمت امام سجاد ، گفت : آقا من خواهش از شما دارم آقا به من اجازه بده کربلا بمانم آخر نمی توانم قبر حسین را تنها بگذارم ،حسین زهرا کسی را ندارد ، آنهایی که می گویند : رباب یک سال ماند شب و روز برای مصائب حسین گریه می کرد روزها می آمد در برابر آفتاب می نشست، زیر سایه نمی رفت هر چه می گفتند : اجازه بدهید سایبان درست کنیم زیر سایبان گریه کنید . می گفت : آخر من دیدم بدن حسین زیر آفتاب بود(۳)
🏴 و گریه های حضرت زینب(ع) در کنار قبر شش گوشه برادر شور دیگری داشت او که با صبر بی نظیر خود اجازه نداد سختی مصیبت ها مانع مأموریت ش شود اما اکنون که مأموریتش را به پایان برده میتواند گریه کند و ناله سر دهد برای مظلومیت برادر
🌸شعر
مظهر صبر خدای حی داور زینبم!
یادگار حیدر و زهرای اطهر زینبم!
فتح کردی شام را سنگر به سنگر زینبم!
آمدی همچون علی از فتح خیبر زینبم!
گرچه آهی نیست از آه تو ظالم سوزتر
بازگشتی از همه سردارها پیروزتر
باغبان از بهر گلهایت گلاب آوردهام
بحر بحر از چشم گریان بر تو آب آوردهام
روی نیلی گیسوی از خون خضاب آوردهام
پرچم پیروزی از شـام خـراب آوردهام
آه دل را آتش فریـاد کـردم یـا حسین
شام ویران را حسینآباد کردم یا حسین
🌸دو بیتی
حسینم واحسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم
چه در زندان، چه در ویرانه شام
دعا می خواندم و یاد تو بودم
برای هر بلا آماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم
اگر قرآن نمی خواندی برایم
کنار نیزه ات جان داده بودم
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحار الأنوار, ج۸۲, ص۷۵
۲.اعراف/۲۷.
۳.سوگنامه آل محمد ، ص۵۰۰، قصه کربلا ، ص۵۴۷
.