هیچ مساله اقتصادی راهکار اقتصادی ندارد همانطور که هیچ مساله سیاسی راهکار سیاسی ندارد! در اقتصاد فرهنگی هم هدف فرهنگی است هم در اکثر موارد ابزار نیز فرهنگی است. اما گاهی اوقات برای رسیدن به هدف فرهنگی از ابزار اقتصادی باید استفاده شود. مثال: در سیاست‌گذاری شما می‌توانید هدف برنامه کشور را رشد اقتصادی بگذارید. می‌توانید توسعه روابط سیاسی قرار دهید. می‌توانید رشد و تعالی فرهنگی تعیین کنید. برای رسیدن به رشد و تعالی فرهنگی، رشد اقتصادی چند درصدی لازم است؟ اگر سیاست‌گذاران جامعه هدف را فرهنگی قرار دهند ناچار باید از ابزارهای اقتصادی هم استفاده کنند. مثلا یکی از شاخص‌های رشد فرهنگی رشد کمی و کیفی نهاد خانواده است. برای رسیدن به این هدف قطعا باید به سراغ ساخت خانه‌های مناسب با این هدف برویم. افقی سازی به جای عمودی سازی. فلذا سیاست اقتصادی ما جهتی کاملا متفاوت خواهد داشت نسبت به زمانی که هدف را رشد اقتصادی قرار می‌دهیم بدون پیوست و هدف‌گذاری فرهنگی. یا فرض کنید هدف رشد معنوی قطعا ارتباط مستقیم خواهد داشت با تسهیل سفر به شهرهای قم و مشهد و شیراز و عتبات عالیات و... فلذا سیاست اقتصادی کشور قطعا به سمت و سوی دیگری خواهد رفت نسبت به زمانی که هدف توسعه صنعتی صرف است. یا اگر هدف را رشد اخلاق کریمه از جمله قناعت و زهد و تلاش و... قرار دهیم سیاست رفع بیکاری اولویت پیدا می‌کند بر سیاست مهار تورم. خلاصه آنکه آنچه تعیین می‌کند کدام سیاست خوب است و کدام بد هدف‌گذاری سیاست‌گذار است. ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar