#پارت13
رمان آنلاین
#مثل_پیچک🌱
🖌 به قلم
#مرضیه_یگانه
خانم جان نیشگونی از گونه ام گرفت و گفت :
ـ هیچی ولش کن ... انگار زیادی خنگی عزیزم ...
دلخور گفتم :
ـ وا .. خانم جون !
و خانم جان ذوق زده خندید . سر سفره ی شام من و مهیار کنار هم نشستیم و چقدر خوب هوای مرا داشت .
دستم سمت هر چیزی دراز میشد از سبزی تا سالاد و دوغ ، مهیار فوری آنرا جلوی دستم می گرفت .
عمه و آقا آصف ، مادر و پدر و حتی خانم جان هم گه گاهی مرا از زیر نظر می گذراندند . شام که خورده شد خانم جان بی مقدمه گفت :
ـ خب ارجمند جان ... می خوای بمونی قدمت سر چشم اما مهیار و مستانه رو پیش خودم نگه می دارم .
صدای اعتراض مادر و پدر با هم برخاست :
ـ خانم جان !
و خانم جان حتی ذره ای هم از صدای اعتراضشان ، مردد نشد :
ـ همینه ... مراسم عقد این دو تا باید همینجا باشه ... فردا میرن محضر نامه می گیرن ، میرن دنبال کارهای عقدشون ، خریدای عقدشونم همینجا انجام میدن ... دلم میخواد توی همین حیاط واسشون مراسم بگیرم .
پدر با اخمی که حالا بیشتر واضح شده بود جواب داد :
ـ مادر جان ... حرف شما سر چشم ولی من اختیار دخترمو که دارم .
و خانم جان بی تعارف مقابل عمه و آقا آصف گفت :
ـ نه پسرم ... نداری ... اختیار این دوتا جوون دست منه ... منم خودم قول بهت میدم بهتر از تو و نقره جان حواسم بهشون باشه .
مادر دلخور شد و پدر عصبی .
عمه نگاهی به خانم جان کرد و با اشاره چشم و ابرو اصرار به کوتاه آمدن کرد اما خانم جان من ، حرفش یکی بود .
پدر و مادر آن شب ماندند . یکی از اتاق های خانم جان به خانواده ی ما داده شد . اما من یکی اصلا خوابم نمی برد . آنقدر از پنجره ی اتاق به نور نقره ای رنگ ماه خیره شدم که حس کردم چشمانم کور شد .
ناچار از روی تشک پنبه ای خانه ی خانم جان برخاستم که مادر با حرص در حالیکه چشمانش بسته بود گفت :
ـ کجا ؟
آهسته زمزمه کردم :
ـ میرم حیاط .
و مادر با حرص گفت :
ـ بیخود بگیر بخواب .
ـ کار دارم آخه .
باز مادر گفت :
ـ بیخود کار داری ... مهیار هم خوابیده .
با حرص نجوا کردم :
ـ دستشویی دارم بابا .
و صدای پدر را خواب آلود شنیدم که گفت :
ـ بذار بره نقره ... دیگه کار از این حرفا گذشته .
🌺رفتن به پارت اول👇🌺
https://eitaa.com/hadis_eshghe/18459
🖌 به قلم نویسنده محبوب
#مرضیه_یگانه
#کپی_رمان_حرام حتی بالینک کانال واسم نویسنده⛔️
🦋✨کانال حدیث عشق✨🦋
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•