🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️
❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️
🌿❄️🌿❄️🌿❄️
❄️🌿❄️🌿❄️
🌿❄️🌿❄️
❄️🌿❄️
🌿❄️
❄️
#رمان_چیاکو
#مرضیه_یگانه
#پارت_473
نفسش را حبس کرد و فوری گفت :
_باشه... پیشنهادتون رو شنیدم.
دستگیره ی در را فشرد اما دستم هنوز روی تنه ی در بود که گفتم:
_در موردش فکر کن.... حاضرم حتی یه چیزی به نامت بزنم.... از این بهتر؟!
عصبانی اش کرده بودم بدجور!
خیلی داشت سعی می کرد سرم فریاد نزند و نخواستم بیشتر از آن حرصش دهم.
دستم را از روی تنه ی در برداشتم و او در اتاق را باز کرد و خارج شد.
بعد از رفتنش چه حالی داشتم.
پر انرژی... مشتاق!
بعد از ساعت کاری، به دیدن پدر رفتم تا در مورد همین موضوع با او صحبت کنم.
_خب چی شده که باز سری از ما زدی؟
نشستم روی مبل تک نفره و دستانم را روی دسته های مبل پهن کردم.
مادر برایمان چای آورد که گفتم :
_شراره طلاق گرفت و رفت.
پدر که موضوع را می دانست اما مادر نه.
_رفت؟!.... واقعا طلاق گرفت و رفت؟!
مادر با ذوق خاصی دستانش را بالا آورد و گفت :
_وای خدا رو شکر....
اما نگاه پدر مرموز روی صورتم آمد.
یعنی؛ منظورت از این حرف چیه؟
و من تنها سکوت کردم. گذاشتم مادر تمام درددل هایش را بگوید و خودش را خلاص کند.
چای که خوردیم، مادر اصرار کرد برای شام بمانم و قول داد اگر بمانم برایم یک غذای خوشمزه ی خانگی درست کند.
و من قبول کردم به شرط اینکه دستپخت خود مادر باشد.
اینگونه مادر به آشپزخانه رفت و سرگرم شد که پدر مهلت پرسش پیدا کرد.
_تو نیومدی که فقط خبر طلاق شراره رو به مادرت بدی.... باز چه فکری تو سرته؟
لبخند زدم.
_فکرای خوب.... با عمو شرط کردم در عوض شراره، که دیگه از دستش خسته شده بودم، باران رو وارد زندگی من کنه.
پدر عصبی شد.
_چکار کردی؟!
_یواش تر... نمیخوام مادر چیزی بفهمه.
و پدر با حرص جوابم را داد:
_تو مگه مغزت معیوبه پسر!.... تازه از شر یه مار خوش خط و خال خلاص شدی، حالا میخوای خودتو بندازی توی تار عنکبوت؟!
_این بهترین راهه که عمو دست از سر من برداره.... باران تنها کسیه که میتونه هویت جعلی عمو رو فاش کنه... شنیدم هنوز خیلی از طلبکارای 20 سال پیشش زندهاند.... کسایی الان شاید گردن کلفت تر هم شده باشن.... باران یه جور مهرهی شانسه برای من تا عمو نتونه باز از من باج بگیره.... حالا این منم که میتونم ازش باج بگیرم.... من دخترشو سرگرم میکنم که هیچ وقت نفهمه پدرش زنده است... این قول و قرارمون بوده و هست.
❄️🌿
#کپی_رمان_حرام حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️
🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖
🌹✨کانال حدیث عشق✨🌹
🌿
❄️🌿
🌿❄️🌿
❄️🌿❄️🌿
🌿❄️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
❄️❄️
@hadis_eshghe❄️❄️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿❄️🌿
❄️🌿❄️🌿❄️🌿
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿
❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿..............