🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 🍃شب قبل از شهادت محمدرضا احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است.  🌌آن موقع نیمه‌شب از خواب بیدار شدم.  حالت غریبی داشتم،  آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است.  🌞صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود.  به بچه‌ها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا(س) من خانه را مرتب کنم.  🌷احساس می‌کردم مهمان داریم.  عصر بود که همسرم، مهدیه دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشتزهرا(س)آمدند.  صدای زنگ در بلند شد.  🌷به همسرم گفتم حاجی قوی‌باش خبر شهادت محمدرضا را آورده‌اند.  وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت فاطمه محمدرضا زخمی شده است.  🍃من می‌دانستم محمدرضا به آرزویش رسیده است... 📝به روایت مادر شهید 20 ساله مدافع حرم ، شهید محمدرضا دهقان 🌷 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯