هدایت شده از همسفر شهدا
🌷 🔰 در محضر 🌸 را رها کرد. بعد از مدتها دلش هوای علیه السلام رو کرده بود 🌺کنار درب ورودی ، شاهرخ روی زمین نشسته بود. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود. خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد. 🌼مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم.😔 💠خدایا منو ببخش!😭 💠یا امام رضا به دادم برس.😭 💠من عمرم رو تباه کردم.😭 👈شاهرخ در واقعاً کرد و همه خلافکاری های گذشته را رها کرد. 🔰پی نوشت: آقا جانم با دل شاهرخ چه کردی که چنین متحول شد تا جایی که خدا او را به بهترین شکل ممکن پذیرفت. 🔹یا ضامن آهو، ضامن ما هم بشو تا دل ما هم حول حالنا الی احسن الحال بشه😭