❤️🍃❤️
#ایدهخاطره
یه خاطره هم بگم از بارداری پسرم کلاس سوم بود که من باردار بودم سه ماهم بود عادت داشتم تند راه میرفتم 🏫 مدرسه جلسه دعوت کرده بود جلسه تموم شد چون بچهکوچک هم داشتم خونه بودن سریع از سالن خارج شدم که ایوون مدرسه بود واقای ناظم بچه ها رو به صف کرده بود خودشم داشت صحبت میکرد پنج یا شش پله میخورد حیاط مدرسه تا من قدم گذاشتم روی پله اقای ناظم گفت برید یر کلاس 😕بچه بود که مثل گله 🐎🐎🐎🐎🐎🐎🐎اومد طرف من 😢ندونستم خودم کنترل کنم از فکر کنم چهار یا پنج پله پرت شدم😰یعنی کف حیاط کاملا به صورت دمر افتادم خدانصیب نکنه فقط حواسم بود جلو ناظم چه طور افتادم داشتم میمردن از خجالت🥵پسرم دوید اومد جفت مامان چیزیت نشد گفتم برو بچه😡😡همه باید بفهمن مامان تو بودم ابروی توهم بره🙃😰وقتی اومدم خونه تازه متوجه شدم سر زانو کف دستم رخم شده و چقدر درد دارم وچند روز مریض بودم
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕