(۶) سلام به همگی 😍 بلاخره موضوعی که توی زندگی منم هست مطرح شد 😉 خیلی خوشحالم که میتونم تجربه ام رو در این مورد بگم ، دوستان گلم ، ورود مسئله ای به نام خیانت از دوران بارداری من شروع شد وقتی دکتر در ماه پنجم به من گفت جفتت جلویه و احتمال خونریزی هست ... شنیدید: احتمال ... من هم بچه اول بی تجربه و ترسو ، سریع به شوهرم گفتم و رابطه ی ما تمام ... و من دختری چشم و گوش بسته و نا آشنا با دنیای مردان ، فکر کردم مردها مثل زنها هستن و نمیدونستم مردی که نیازش در خونه برآورده نشه و یکم پای ایمانش بلغزه ، توجهش به زنان دیگر جلب میشه البته حتی یک بارم شوهرم بهم نگفت نیاز داره تا من به نوعی براش برآورده کنم حتی دیگه بهم نزدیک هم نمیشد ومنم به این هوا که میتونه تحمل کنه اصلا بهش دیگه گیر نمیدادم و این شکاف عاطفی بزرگی بینمون شد که تا الان که... سال میگذره هنوز ادامه داره ، همسرم در این زمان توجهش به یکی از خانمهای همکارش جلب میشه و این علاقه چند سال توی فکر و ذهنش بوده تا بلاخره به اون خانم ابراز علاقه می کنه، خیانت یک شبه اتفاق نمیفته مثل حرکت مورچه ی سیاه روی سنگ سیاه ، در شب تاریک .... البته من بعد از تولد پسرم متوجه سردی روابطمون شدم بعد از پایان حاملگی و دوران سخت شیردهی سعی کردم که روابطمون رو خیلی بهتر کنم ، اما .. اما فایده ای نداشت... یک شب متوجه شدم همسرم پیامک عاشقانه ای به اون خانم داده که اونم بی جواب نگذاشته .. فردا به روش آوردم و ایشون هم خیلی ترسید و پشیمان از این موضوع .. با مشاور مطرح کردم ایشون گفت این دفعه رو بگذر ... منم بخشیدمش اما .. اما .. بزرگترین اشتباهی که کردم این بود گذاشتم دوباره توی همون محیط کار کنه ... باید مجبورش میکردم اون محیط کاری رو ترک کنه ... همسرم واقعا توبه کرد و اون خانم رو گذاشت کنار .... ولی بیفایده بود تیر رو به سمت قلب اون خانم شلیک کرده بود ، اون دیگه دست بردار نبود البته منه ساده خیلی خیلی دیر فهمیدم ... سه سال از اون پیامک عاشقانه گذشته بود که متوجه رابطه ی دوباره پنهانی اونها شدم که نگو خیلی وقت بود شروع شده بود، خانمهای عزیزم لطفا اگه در هر حالتی هستید حتی استراحت مطلق و دراز کشیده برای بارداری از شوهرها فراموش نشه مجبورش کنید برای رابطه ی ولو یک طرفه برای اون و حتی با دست و سکس دهانی خودتون ارضاش کنید که تخلیه بشه و نیازش رفع بشه ، چون اولین دلیلی که باعث ورود خیانت توی زندگی من شد این بود ، توصیه ی دوم من اینه : حتما حتما هم پای تفریحات شوهرتون باشید چون اول با رفیق و سپس با رفیقه میره ، همسر من عاشق کوه بود و من از وقتی بچه دار شدم نتونستم باهاش برم و همیشه با دوستانش میرفت و از وقتی پای این خانم به زندگی من باز شده تمام تفریحاتش رو با اون میره 😉 منم در حال بچه داری هستم الان بخوام دیگه منو نمیبره چون جایگزین دارم بارها باهاش رفتم اما دلش جای دیگه است و بهش خوش نمیگذره ، توصیه ی سوم من : خواهرهای عزیزم هیچ وقت فکر نکنید مرگ مال همسایه هست ، من همیشه با خودم فکر میکردم که همسرم هر خطایی بکنه خیانت نمیکنه و این باعث اعتماد صد درصدی من به ایشون بود و یک جاهایی که باید جلوش رو میگرفتم و زیاد آزاد نمیگذاشتمش به خاطر کم رویی و اعتماد بی جا نکردم و الان دارم چوبش رو میخورم و من هنوز با این موضوع درگیرم ، برام دعا کنید موفق بشم 😍 (۷) سلام.من ۸ سال از زندگی مشترکم میگذره.شوهرم یکسال اخیر که وضع مالیش خوب شد شروع کرد به خیانت و هرروز با چند نفر رابطه داشت با اینکه شبها هم با من رابطه داشت و این نبود که بگیم ما باهم رابطه جنسی نداشتیم.من هم هی پیگیری میکردم و همه چیز رو میدیدم و مثل شمع هرروز اب میشدم‌و سه ماه یکسره اشک ریختم و اب شدم و همه هم خبردار شدن و همه حرمتا از بین رفت.اما در آخر هم بخاطر بچه ام مجبور شدم برگردم به خونه ای که اصلا دلم باهاش نیست و مجبورم.اما الان اگه قدرت داشتم زمان رو برگردونم اصلا و ابدا کنجکاوی نمیکردم و برای خودم سرگرمی درست میکردم و به عشق بچه ام زندگی میکردم. میدونم ک سخته ادم خودشو به نفهمیدن بزنه اما سخت تر از اون فهمیدن چیزایی هست که من دیدم و به روی خودم نیاوردم و الانم باید کنار اون مرد زندگی کنم بعلاوه اینکه همه با من قطع رابطه کردن چون گفتن تو دیگه نباید با این ادم پست زندگی کنی. شوهرم اجازه نمیده من تا سرکوچه برم و با هسچ نامحرمی حرف بزنم.حتی باید چادر سرم کنم بدون هیچ آرایشی و لباس قشنگی.میگه زن فقط جاش توی خونه است.اما خودش دنبال زنای خراب و تیپ و آرایشای آنچنانی و عمل کرده هست و همه چیز رو هم میکشه و میخوره و انواع رابطه ها رو هم تجربه کرده.فقط تنها دلیلش اینه که من رقاه شمارو تامین میکنم دیگه به تو ربطی نداره من کجا میرم و چکار میکنم تو چیزی کم نداری پس حرف هم نزن.بشین سر ز