حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۱۰۰ کوثر اروم اشک میریخت . فشارش هم افتاده بود . اینکه
۵۹ ۱۰۱ _داداش اینو نگهدار به درد میخوره . +چیه ؟ _اسلحه فقط غلام نبینه که تیکه بزرگمون گوشمونه ها ... +ممنونم ان شاءالله بتونم جبران کنم . _نفرمایید جناب سرگرد ، وظیفه اس . ازش تشکر کردم احترامی نظامی گذاشت و رفت . چقدر سخته فرشته باشی بین یه دسته شیطان صفت . معلوم بود چقدر زجر میکشه . خصوصا اینکه بخوای از گرگ صفتایی مثل تامی و غلام اطاعت کنی . از همه مهم تر ، پاک بودنشه که به کوثر اصلا نگاه نمینداخت . چقدر بچه ب پاکی بود . خدا حفظش کنه ... تا حالا حواسم نبود اصلا نگاه کنم ببینم مجرده یا متاهل . اگه تو اوضاع عادی یا توی ستاد میدیدیمش ، حتما تا الان کوثر شجره نامه اش رو درمیاورد . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee