🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹ابراهیم علیه السّلام در بتکده! «2»🔹 آن چنان که در تاریخ ذکر شده، مدت عمر آن حضرت یک صد و هفتاد و پنج سال بود و چون وفات نمود، اسماعیل و اسحاق پیکر مطهرش را در مغاره مکفیله در باغ عفرون بن صرصر کنار قبر ساره دفن کردند و اکنون مدفن او در شهر الخلیل در فلسطین است. ابراهیم علیه السّلام سنگ های شکسته و پراکنده و چوبهای خردشده را رها کرد و از بتخانه خارج شد و درحالی که فکرش آرام گرفته بود، با دلی شاد و روحی آرام بتها را به حال خود واگذاشت زیرا ریشه پوسیده این اعتقاد باطل را برکنده و آثار شرک را نابود کرده بود. ابراهیم به انتظار عکس العمل قوم نشست و منتظر بود ببیند انقلاب او در روح مردم بابل چه اثری می گذارد و در اندیشه پاسخگویی به اتهامات قوم بود تا با چه تدبیری به مقابله با آنان بپردازد. مردم بابل از مراسم عید بازگشتند و با ورود به معبد، متوجه بلایی شدند که بر سر بتها نازل شده بود. آنها برای مدتی از هول آنچه دیده بودند مبهوت گردیدند و آنگاه که خدایان را خرد شده و بتها را شکسته دیدند، حیران و متحیر از یکدیگر پرسیدند «چه کسی این اهانت را در حق خدایان ما روا داشته، همانا که او از ستمکاران است!» یکی از بت پرستان گفت: ما جوانی به نام ابراهیم می شناسیم، او خدایان ما را کوچک می شمرد و به زشتی آنها را یاد می کند، پرستش آنها را جایز نمی داند و این عمل را سرزنش و بت پرستی را تحقیر می نماید. یقینا همان ابراهیم بوده که بر خدایان جسارت کرده و آنها را شکسته است. ! منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه 💯 🌺 @harrozba_qoraan 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺