🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به:
#حضرت_ابراهیم علیه السلام
#قسمت_چهل_و_دوم
🔹
ازدواج اسماعیل علیه السلام «3»🔹
طایفه جرهم به اراده و خواست هاجر رضایت دادند و در آن سرزمین ماندند، سپس به سایر افراد طایفه خود اطلاع دادند و آنان نیز به سرعت به این محل آمدند و در این سرزمین مردم بسیاری ساکن شدند و خانه های بسیاری در آن محل ساختند.
اسماعیل به تدریج جوانی آراسته شد و به حد کمال رسید، نام او مشهور و آوازه او بلند شد، اسماعیل با این طایفه رفت و آمد می کرد و با آنان سخن می گفت تا زبان عربی را از ایشان آموخت، سپس با یکی از دخترانشان ازدواج کرد و بدین وسیله با آنان درهم آمیخت و روابط وی با این طایفه محکم گشت.
بطور مسلم اسماعیل از موقعیت خود خوشحال و مسرور بود و خود را سعادتمند و خوشبخت می دانست ولی بزودی ایام خوشی بسر آمد و با مرگ مادر، اندوه بر وجود اسماعیل مستولی گشت. فقدان مادری که برای اسماعیل زحمت بسیاری متحمل شده بود، برای او بسیار گران بود و سنگینی این غم، قلب اسماعیل را فشرد، زیرا هاجر اسماعیل را در گهواره حفاظت نموده، در دوران کودکی او را نگهداری کرده و در ایام جوانی سایه مهر خود را بر سر او گسترده و در هر پیشامدی پشتیبان، و در هر حادثه ای مددکارش بوده است.
.
#ازدواج_اسماعیل علیه السلام
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺
@harrozba_qoraan
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺