🔺
شب وصال
▫️فرازی از وصیتنامه
#حکیم_هیدجى :
🔹
خواهشی که از حضرت رفقا و دوستان دارم این است که هنگام حرکت جنازه، عمامه مرا بالای عماری نگذارند و در محل جنازه به کمال اختصار کوشند .
🔸های و هوی لازم نیست، از جهت اینکه مجلس ختمی فراهم آید، موی دماغ کسی نشوند؛ چه عمل من ختم شد. به کسی زحمت ندهند.
🌀دوستان شادان و خندان باشند؛ چرا که من از زندان محنت و بلا رهایی جستم و از دار غرور به سرای سرور پیوستم و بهجانب مطلوب خود شتافتم؛ حیات یافتم.
⚡️
اگر جهت مفارقت از همدیگر غمگین و اندوهگین میباشید، عنقریب، تشریف آورده، خدمت شما انشاءالله میرسیم.
🍁هر گاه وجهی میداشتیم، وصیت میکردیم لیلهی دفن که شب وصال من است، دوستان انجمن نموده، سوری فراهم آورده، سروری داشته باشند و به ایشان من شاد شوم. جناب مستطاب آقای حاجی سید مهدی - رحمهالله - به داعی، وعده مهمانی دادهاند. البته وفا خواهند فرمود.
💢باری بااینهمه تجلد و اظهار دلیری، به نهایت هول و ترس دارم، ولی به فضل حق و شفاعت اولیای او امیدوارم.
▪️علی حبهم یا ذاالجلال توفنی
▪️و حرّم علیّ النیران شیبی و کبرتی
▫️و قول النبی المرء مع من احبه
▫️یقوی رجایی فی اقاله عُثرتی
(خداوندا! مرا به محبت محمد و آل او (ص) بمیران و به سپیدی موی و کبر سن من ترحم و آتش را بر من حرام گردان.
پیغمبر (ص) فرمود: هر انسانی با آن محشور میگردد که دوستش دارد و این، امید مرا نیرو بخشد که خداوند از لغزش من در گذرد.)
🔅به همهی دوستان سلام و التماس دعای خیر از همگان دارم. همهگونه حق در ذمهی من دارند، مرا حلال نمایید.