🔺حواله ی (ع) 🔹آقاي در منزل آقاي جعفر مجتهدي منبر مي‏رفت. يک بار بعد از منبر، آقاي برفعی قصد رفتن داشت که آقای مجتهدي امر به نشستن کرد. او مدتي نشست و دوباره خواست برود که باز آقاي مجتهدي امر به نشستن کرد. 🔸براي بار سوم که می خواست برود، آقاي مجتهدي عتاب کرد که بنشين. چند لحظه بعد، شخصي براي آقاي مجتهدي سويچ ماشيني را آورد . آقاي مجتهدي سويچ را به آقاي برقعي داد و گفت: آقا امام حسين (ع) فرموده‏اند که: «نوکر نبايد به ارباب بي‏وفايي کند.». 🌀 بعد از اين ماجرا آقاي برقعي شروع به گريه کرد. وقتي علتش را پرسیدند، گفت:«مدتي بود که به يک اتومبیل نياز داشتم و پول هم نداشتم که بخرم. يک نامه به يکي از مسؤولين نوشته بودم و تقاضاي اتومبیل کرده بودم. يک هفته‏اي مردد بودم که نامه را ببرم به او بدهم. امروز تصميم جدّي داشتم پيش ايشان بروم که اين جريان پيش آمد. ...😭😢🥺🌷🌷🌷