او از نرسیدن حق به صاحبانش و طغیان و سرکشی باطل در همه جا دردمند است. این چنین قیام کرد و این چنین به قتل و شهادت رسید. و این گونه بر همگان روشن شد که آنان مردان و کودکان را می کشند، بدن ها را له می کنند، زنان را به اسیری می گیرند، خیمه هارا آتش می زنند و حتی شهدا و قربانیان را نیز از آب محروم می کنند و سپس مرده های خود را دفن می کنند و بدنی طاهر و پاک را زیر خورشید، در معرض هر خطری رها می کنند.
حسین تا این اندازه، حقیقت بنی امیه را آشکار کرد و نقاب از چهره ی واقعی یزید برداشت و تاکید کرد که این مرد به رسالت اسلامی و ارزش های انسانی و هیچ چیزی پایبند نیست و من برای همین قیام کردم و پنهان را بر شما آشکار ساختم. اگر حسین نبود، یزید شناخته نمی شد، چرا که با بسیاری از راه ها و روش ها چهره ی خود را می پوشاند و می توانست در پس این نقاب ها اسلام را به حکمی پس از حکم و امری پس از امر و موضعی پس از موضع نابود کند. ولی حسین همه این ها را روشن ساخت و یزید و بنی امیه را رسوای امت کرد. سپس گفت: ای مسلمانان، شما داوری کنید. این حکمران شماست که بر شما چیره است. به چهره او بنگرید. اورا چگونه می یابید؟ آیا قبول می کنید که در برابر او کرنش و بیعت کنید؟
یک تن نزد حسین تنها یک نفر نبود، بلکه یک تن سلاحش بود. یک طفل در پیش او فقط یک طفل نبود، وسیله ای برای سوزاندن نقاب ها و روشن کردن حقایق بود.
از کتاب سفر شهادت
#امام_موسی_صدر
@Hayrani