📌
تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب
⏹ بخش ۱۷ از ۵۰
🔹 از نکات بسیار مهم و قابل توجهی که از مطالعهی عمیق آثار استاد شهید مطهری به دست آمد این است که ایشان در عین حال که با دقت فلسفی به فهم و بررسی فلسفههای غربی میپردازد و نقدهای جدی و بنیانی به آنها دارد و همچنین به نقد جریانهای غربگرای راست و چپ میپرداخت و
#التقاط را بزرگترین آفت گروهها و جامعهی اسلامی معرفی میکرد اما هیچگاه به
#غربستیزی و
#علم_ستیزی منتهی نشد و هیچ گاه حکم به تکفیر و تحریم اندیشههای غربی و شرقی صادر نکرد و هیچ شخصی را از مطالعهی عمیق و اجتهادی آثار متفکران و فیلسوفان غربی منع نکرد بلکه مطالعهی بخشی از آن را برای روحانیون، اساتید و طلاب از اوجب واجبات معرفی میکرد.(ر.ک: جامعه و تاریخ در قرآن) برخلاف برخی از جریانات چپ اسلامی که علیرغم استفاده حداکثری خود از اندیشههای سوسیالیستی و منطق هگلی و مارکسیستی و استفاده از آن در دینشناسی و تجدیدنظرطلبی در بنیانهای حکمی و فقهی، به نفی مطلق غرب و تحریم و تکفیر آن میپردازند و طلاب و روحانیون و مسئولان کشور را از مطالعهی هرگونه کتابهای غربی (البته فقط لیبرال و سرمایهداری) باز میدارند.
🔸اگر به آثار و اندیشههای متفکران انقلاب اسلامی به درستی مراجعه شود روشن میشود که
#غرب_ستیزی و
#علمستیزی موجود در جریانات چپ اسلامی، هیچ نسبتی با اندیشه اسلامی و عقلانیت الهی ندارد بلکه محصول نگرشهای ستیزه جویانهی سوسیالیستی و منطق دیالکتیکی و کلگرایی برآمده از تمدن غرب است که در واقع شورش بخشی از غرب علیه بخش دیگر آن است.
🔹این حس از عقلانیت و اندیشهی متعالی اسلام، بعد از انس زیاد با آثار استاد برای هر انسان هم به وجود میآید؛ یعنی به سنتها و علوم اسلامی و هویت و ارزشهای تاریخی خود باور و اعتماد داری و به هیچ وجه از اصالتها و سرمایههای علمی خود دست بر نمیداری و به نقد عمیق و اجتهادی غرب میپردازی اما با کینه و نفرت، تحریم و تکفیر، توهین و ناسزا با آنها مواجه نمیشوی؛ بلکه درصدد بهرهگیری اجتهادی و حکیمانه خواهی بود. به اعتقاد استاد شهید مطهری، جامعه هم همین گونه است. برخی از جوامع به نحو التقاطی از سایر جوامع استفاده میکند و در آن هضم میشود، برخی متحجرانه مانع هرگونه ارتباط و بهرهگیری میشوند و به ایستایی و توقف مبتلا میشوند، اما برخی از جوامع فعال و پویا به نحو اجتهادی و حکیمانه و منصفانه با سایر جوامع بشری ارتباط سازنده و تبادل فرهنگی دارند و از میراث و تجارب سایر جوامع استفاده میکند و به بالندگی و پویایی خود میافزاید:
«ملاک اینکه ما یک تمدن را التقاطی بدانیم- یعنی ماهیت جداگانه برایش قائل نباشیم- یا اصیل بدانیم چیست؟ هیچ تمدنی نیست که از تمدنهای دیگر استفاده نکرده باشد ولی استفاده کردنها دو جور است. یک تمدن که استفاده میکند مثل بعضی از طلبههاست که همه معلوماتش محفوظاتی است که از این و آن گرفته است، ولی یک تمدن دیگر خودش مثل یک موجود زندهای است که از مواد موجود تغذیه میکند، ممکن است از هزار ماده تغذیه کند ولی بالاخره خودش حیات مستقل دارد و از مواد بیرونی به عنوان ماده غذایی استفاده میکند نه اینکه مجموع آنها را کنار هم گذاشته و اسمش شده تمدن؛ و این اختلاف در کیفیت استفاده، بستگی دارد به روح تمدنها. اگر روح تمدنی با تمدنهای دیگر تفاوت داشته باشد ماهیت جداگانهای دارد و اگر نه، نه. در مورد روح تمدنها گفتهاند مثلاً تمدن یونانی یک تمدن عقلی است یعنی بیشتر به فلسفه بستگی دارد، به هر قسمتش نگاه کنید بالاخره به فلسفه ختم میشود. تمدن اسلامی را تمدن مذهبی و معنوی میدانند. تمدن روم راتمدن هنری، وهمچنین.» (نقدی بر مارکسیسم،م.آثار، ۱۳، ص۸۰۴)
🔸«در جامعه ما سه طبقه وجود دارد: طبقهای که بیشتر اظهار علاقه به دینداری میکنند- و در جامعه ما که جامعه اسلامی است بیشتر اظهار علاقه به اسلام میکنند- وفکر میکنند که لازمه مسلمانی ودینداری این است که به پدیدههای جدید وتغییراتی که در زمان پیدا میشود با نظر بدبینی نگاه کنیم و آنها رابه چشم اموری که بر ضد دین به وجود آمده است ببینیم. ...
در نقطه مقابل، یک عده دیگر قرار دارند که به نام تمدن و توسعه علم و مقتضیات زمان پیوند خودشان را با دین و حقایق دینی بریدهاند. اینها از هر چیزی که بوی قدمت بدهد گریزانند و از نظر این طبقه کلمه «قدمت» که به معنی سابقه زمانی بیشتر داشتن است، مساوی است با کهنگی، ...
ما دراینجا که خود راپاسدار معارف اسلامی میدانیم باید یکی از وظایف خودمان رااین بدانیم که ازروی مبانی دقیق علمی، فلسفی، اجتماعی و مطالعات زیاد تاریخی، این راه را درمیان این دو دسته مفرط و مفرّط، در جامعه مشخص کنیم.»(پانزده گفتار،۳۴-۴۸)
🛑 ادامه دارد...
#تغییر_و_تغایر
#نقد
#چپ_اسلامی
#غرب_ستیزی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1876