اساس دیدگاه وحی گفتاری نقد متافیزیک‌های سنتی است. متافیزیک‌های سنتی که برای تبیین وحی در جهان اسلام شکل گرفته‌اند در حقیقت از این امر مهم ناکام مانده‌اند. بنا به این متافیزیک‌ها، پیامبر در مقام اخذ وحی در فضای انفتاح غیب و مواجهه با افعال گفتاری خدا قرار ندارد. این متافیزیک‌ها در ظاهر چنان جذاب هستند که گویا پیامبر را در مقام واقعی اخذ وحی می‌نمایانند. اما همه آنها در حقیقت پیامبر را در فضای غیبت جای می‌دهند و با تعریف پروسة متافیزیکی خاصی برای وحی پیامبر تلاش می‌کنند به فضای حضور برسانند. در متافیزیک‌های سنتی با گونه‌ای از «متافیزیک غیبت» رو به رو می‌شویم. مراد از متافیزیک غیبت در این مورد این است که متافیزیک‌ها در نهایت پیامبر را از حضور در افق ظهور کلامی خدا و مواجهه با افعال گفتاری‌اش محروم می‌سازند. در این نوع متافیزیک‌ها پیامبر در ساحتی دیگر؛ یعنی در افق ظهور افعال گفتاری خدا حضور نمی‌یابد، یا به عبارت دیگر، پیامبر در متن واقعیت حضور نمی‌یابد، بلکه واقعیت تنزل انفسی پیدا می‌کند و در ادامه نظریه‌ای بر تطابق آن با تنزل آفاقی ارائه نمی‌شود (نظریه مشاء) یا نظریه‌ای برای این تطابق ارائه می‌شود (نظریه صدرا). (از مقدمه چاپ دوم کتاب وحی و افعال گفتاری) https://eitaa.com/hekmatebalge