هدایت شده از یا حسین
📚ما در گرماگرم دفاع در جاده ام القصر از تیپ به لشگر ارتقا پیدا کرده بودیم؛اما واقعیت این بود که من فقط گردان ۱۵۲[حضرت اباالفضل] را برای به کار گرفتن داشتم. در واقع، لشگر ما آخرین یگانی بود که در سخت ترین مرحله نبرد در فاو به کار گیری می شد واز این لشگر، فقط گردان آقای سلگی باقی مانده بود.به کارگیری نکردن گردان اباالفضل تا آن زمان، براساس قابلیت های رزمی این گردان و ویژگی های شخص آقای سلگی بود. حاج میرزا مرد کارزارهای سخت بود. کارهای هر قدر دشوار را با صبوری می پذیرفت.گرچه اهل استدلال بود، شرایط را به خوبی درک می کرد ودل را آماده کرده بود که به دریا بزند.به او گفتم:فقط تو و گردان مانده ای.گفت:اباالفضل دستگیر ماست. برای من که فرمانده او بودم،این جنگ با تمام جنگ ها تفاوت داشت.معتقدم که درفاو ترس، خودش را خیلی واقعی و بزرگ نشان می داد؛ اما حاج میرزا با بزرگی خودش، ترس را کوچک و حقیر کرده بود؛ چرا که او پشتوانه عاشورایی داشت. (مصاحبه با حاج مهدی کیانی)