من تمامِ بودنم را؛ سخت، مدیونِ تواَم! دین و دنیایم تویی!، ای عشق! ممنونِ تواَم! گر ببازم سر به پایت، در حقیقت برده‌ام امر کن فرمانروا! من عبدِ بی‌چونِ تواَم! این جنونِ عاشقی، از عقل هم، بالاتر است افتخارم چیست، غیر از این که مجنونِ تواَم؟! جرمِ من عشق است؛ گَر پیگرد دارد عاشقی، باکی از کِیفر ندارم! تحتِ قانونِ تواَم! از اضافاتِ گِلِ تو، شیعیان را ساختند، از رَگ و از پوست و از گوشت و خونِ تواَم! شاعر: @hosenih