خُـم عشقم لبالب از باده‌ست باز اسباب مستی آماده‌ست «می» نه با جام، می‌زنم با دست دورم از غصه؛ خاطرم شاد است در سرم شور حیدر افتاده‌ست لطف پروردگار شامل شد دین‌مان نقص داشت؛ کامل شد جبرئیل امین که نازل شد کید اهل نفاق باطل شد نیست بالای دست مولا دست @hosenih در دلم بذر عشق می‌کارم جز علی نیست با کسی کارم ایها الناس! دوستش دارم شکر؛ در بند او گرفتارم هر که در بند اوست آزادست شاهِ هم‌بازی یتیمانی قله‌ی صبر و کوه ایمانی روز پیکار، مرد میدانی شب به محراب، ابر بارانی خلق و خوی تو جمع اضدادست من که «روحی فداک» خواهم شد عاشق سینه‌چاک خواهم شد از محبت هلاک خواهم شد زیر پای تو خاک خواهم شد عشق، اینگونه وعده‌ام داده‌ست «قَمَـرٌ وَجـهُــهُ مُنیـر» تویی مستجیرم من و مجیــر تویی من زمین‌خورده؛ دستگیر تویی من غلامم علی! امیــر تویی زیردستم من و تو بالادست @hosenih کوله‌بار گناه آوردم ظلمتم؛ رو به ماه آوردم رو به درگاه شاه آوردم به حریمت پناه آوردم ریسمانِ خدا تویی، ما دست دست گفتم دلم هوایی شد نجفی بود، کربــلایی شد این غدیریه نینوایی شد نوبت مرثیه‌سرایی شد کربلا... آب... مشک... سقا... دست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e