#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
اگرچه دشمنِ بسیار ختم المرسلین دارد
ندارد غُصه چون در خانهاش حِصن حَصین دارد
کنارش تا علی هست و خدیجه غم ندارد، چون_
میان دشمنان خود حصاری آهنین دارد
همیشه خاطرش جمع است تا وقتی که در مکه
پیمبر دور خود سربازهایی اینچنین دارد
علی یک سو، خدیجه سوی دیگر، بُتکده فهمید
دوتا لشکر محمد در یسار و در یمین دارد
کنار مصطفی خندان، ولی از داغ این امت
خدیجه روزگاری خسته و اندوهگین دارد
خدیجه آیهای مثل "اشّداءُ علی الکفار" شد، یعنی
همیشه در مصافِ کُفر، پیشانیش چین دارد
تمام ثروتش را داد تا دنیا بفهمد که
خدیجه پای احمد اعتقادی راستین دارد
نه تنها ثروتش، بلکه تمام آبرویش را...
که الحق اینهمه ایثار و غیرت آفرین دارد
چه غم از طَعنهی مردم که او در زندگی تنها
توجه بر رضای ذات ربّ العالمین دارد
جهاد او همین بوده: کنار مصطفی ماندن
و گرنه ذوالفقاری آتشین در آستین دارد
خدیجه مثل انگشتر در انگشت محمد بود
همان انگشتری که نام زهرا بر نگین دارد
نوشتم نام زهرا، باز یاد حیدر افتادم
همانکه از نبی، وصف امیرالمومنین دارد
خدیجه مثل حیدر از همان آغاز تا حالا
همیشه دشمنانی کافر و پست و لعین دارد
خدیجه خاطرش جمع است از آیندهی زهرا
که زهرا مرتضی را در کنار خود قرین دارد
خدیجه بنده هست و با تمام این مناقب هم
همیشه واهمه از لحظههای واپسین دارد
دعایی کرد پیغمبر، همانجا استجابت شد
خدیجه یک کفن از جانب روحُ الامین دارد
نوشتم از کفن، یاد شهید کربلا کردم
که یک تاریخ از نام بلند او طنین دارد
"چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان؟"
دلش گرم است شیعه تا که اُمّالمؤمنین دارد
✍
#محمدجواد_خراشادی_زاده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e