به‌مناسبت ؛ ؛ روی ضریحت می‌گذارم تا سرم را انگار در آغوش خود دارم حرم را با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را با دست خالی آمدم، چیزی ندارم آورده‌ام با خود فقط چشم تَرم را من روبه‌رویِ گنبد تو نذر کردم تنها النگوهای دست مادرم را مثل کبوترهای صحنت پهن کردم در زیر پایِ زائران، بال و پرم را حالا که دقت می‌کنم صحنی نداری هرچند می‌گردم همه‌ دور و برم را با این خیالاتِ دلم جای ضریحت باید به روی خاک بگذارم سرم را ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e