نزدیکِ قتلِگاه نیا، نه، به دور باش ای کوهِ صبر! ای زنِ تنها! صبور باش از رویِ تل، نگاه کن این سیلِ نیزه را اینجا نایست! رد شو، به فکرِ عبور باش روزی برایِ پیکرِ صدپاره، گریه کن روزی بسوز و مرثیه‌خوانِ تنور باش "خورشید" رفته بر سرِ نیزه، تو مثلِ "ماه" بر عالمی بتاب؛ ولی غرقِ نور باش صبحِ وصال، کِی برود جانبِ غروب؟ شامِ فراق چیست؟ تو غرقِ حضور باش لب تَر کن از حضور و به معراج پَربکش بردار جام و مستِ شرابِ طهور باش ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e