؛ برا جاده‌ی عشق، دل تنگمو... دارم با غم و درد، می‌جنگمو... زدم سینه تا کربلایی بشم زده کربلا رو سینه سنگمو حسین، عاشقای اسیرو می‌خواد بهش دل میده هر کسی رو می‌خواد شبا راه می‌رم توی خلوتم دلم ازدحام مسیرو می‌خواد منو برده تا کوچه‌های نجف نفس می‌کشم تو هوای نجف هلابیکُمِ خادما یادمه عجب مزّه‌ای داشت چای نجف عمودای راهو شمردم حسین خودم رو به دستت سپردم حسین ابومهدی و حاج قاسم دیدن علم رو روی شونه بُردم حسین همه تشنه اَن، تشنه‌ی شهدی‌اَن مث رود، دنبال هم عهدی‌اَن پیاده نظامِ علمدارن و همه راهی لشکر مهدی‌اَن دیدم خیر از این جاده...، خیرِ کثیر نمی‌شم من از آبِ این چشمه سیر برا اینکه واشه مسیر حرم چه سرها که افتاده بین مسیر کسی میشه عاشق که دلخون‌تره منم آهِ جابر که مجنون‌تره پریشون زیاد اومده تا حرم ولی حال زینب، پریشون‌تره ** یه‌جا کوفه و شام رو کرده طی یه‌جا رفته با حرمله بزم می یه جا دیده وقت نمازِ شبش هلال شب مادرو روی نی دل عالمو مادری آب کرد روی نی رباب اصغرو خواب کرد بغل کرد علی رو تو خواب و خیال دو تا دستای خالی‌شو تاب کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e