💢محتاج تولید یک فقه جدید هستیم/ روایت یا آیه‌ای پیدا نکرده‌ام که از تفکر در علل احکام نهی کند/ تنها نصوصِ به ظاهر متضاد با فقه مقاصدی، نصوص تحذیر از قیاس هستند/ دعوت به فقه شمولی نمی‌کنم اما معتقد به فقه سیستماتیک هستم ✔️گفتگو با استاد شیخ حیدر حب الله/ بخش پایانی: 🔹من در کتاب «اجتهاد مقاصدی» حوزات را دعوت به نگارش موسوعه علل الشرایع جدید نموده‌ام. نصوص علل الشرایع را از قرآن و سنت و هر آنچه در تراث اهل سنت و شیعه و حتی اباضیه و زیدیه و اسماعیلیه است جمع و دسته‌بندی کنیم و سپس ببینیم که آیا ذهنیت پیامبر و اهل بیتش ذهنیت تعلیلی بوده یا ذهنیت اینکه؛ فرد مکلف چیزی نمی‌فهمد!.. ایجاد یک موسوعه عللی که از تمام تراث اسلامی استفاده کند، همین مجموعه آفاق جدیدی را در مقابل ما ایجاد می‌کند... من روایت یا آیه‌ای پیدا نکرده‌ام که از تفکر در علل احکام نهی کند. 🔸اگر ما آگاهی تاریخی را از خلال سیاقات تاریخی لبی مسکوت کشف کنیم و تعلیلات نصی که هزاران یا حداقل صدها نص هستند را جمع کنیم، گام اول تفکر مقاصدی را بطور حقیقی و عملی برداشته‌ایم و این گام ما را از تفکر جامد تعامل با نصوص رهایی می‌بخشد. 🔹تنها نصوصِ به ظاهر متضاد با فقه مقاصدی، نصوص تحذیر از قیاس هستند. من تمام آن‌ها را جمع کردم و تک تک آن‌ها را به اندازه توانم مورد تتبع از مصادر مختلف قرار دادم و به این رسیدم؛ آن قیاسی که این نصوص از آن نهی می‌کنند فقط یک شکل قیاس است. این روایات از قیاس سنی نهی نمی‌کنند، از تلاش برای اکتشاف علت هم نهی نمی‌کنند، بلکه فقط و فقط از کنار گذاشتن نص بخاطر تفاوت با مزاج عقل نهی می‌کنند! اینکه بگوییم این نصوص با نظر من هماهنگ نیست وحال اینکه قضاوت ما تنها بر اساس ظنون و تخمینات است. 🔸به نظر من بر اساس روایات تنها قیاسی مردود است که منجر به عصیان عقل در مقابل سلطه نص بشود و این عصیان به نظر ما امروز هم مرفوض و مردود است. در حقیقت مسئله اصلی این است که اهل بیت می‌خواستند که سلطه نص باقی بماند و حفظ شود. ما امروز هم مخالف سقوط سلطه کتاب و سنت و نصوص هستیم. ما معتقد نیستیم که کتاب و سنت سلطه ندارند، بلکه معتقد به خلق خوانش جدیدی از کتاب و سنت هستیم. اگر ما مخالف سلطه کتاب و سنت بودیم در گام اول از حجیت قرآن و سنت بحث نمی‌کردیم. کنار گذاشتن قرآن و سنت رویکرد دیگری است و غیر از روش مقاصدیین است. 🔹ما محتاج تولید یک فقه جدید هستیم، به چند دلیل این احتیاج وجود دارد؛ ما مشکلات روشی در فقه موجود داریم، مثلا فقه موجود خیلی مهندسی و فهمش از نصوص خیلی حرفی است، طریقه تعاملش در تعارض نصوص، در اطلاق و عموم همچنین سلطه اجماع و شهرت ملاحظاتی دارد. به‌هرحال منهج اجتهاد فعلی مشکلات جدی دارد و نتایج خوبی نمی‌دهد، بلکه در برخی موارد نتیجه عکس می‌دهد و با این توصیفات نمی‌تواند باقی باشد. 🔸 شخصا بارها از مرحوم آیت الله سید محمود شاهرودی شنیدم که می‌گفت اداره حکومت با تحریر الوسیله ممکن نیست. کسانی که تجربه دولت و اداره و قوانین مدنی و جزایی و جنایی معاصر و پیچیدگی‌های عمل را داشته‌اند می‌دانند که فقه موجود توانایی پاسخ به این مسائل را ندارد. البته فقه ما غنی است اما درعین‌حال نمی‌تواند بسیاری مسائل را پاسخ‌گو باشد و باید برخی روش‌ها عوض شود. 🔹تطبیق فقه موجود بر وقایع زندگی مشکل است و امروزه ۹۰ درصد این مشکلات فقهی را با عناوین ثانوی یا عنوان ولی امر حل می‌کنیم. اما آیا ما نمی‌توانیم سیستم فقهی ایجاد کنیم که از این دو عنوان استفاده نکند و خودش بتواند مسائل و مشکلات را بدون کمک این دو عنوان حل کند؟! 🔸معتقد به شمول الشریعه نیستم و دعوت به فقه شمولی نمی‌کنم اما معتقد به فقه سیستماتیک و منظم هستم. نمی‌شود قوانین امروز نامنظم و حاوی تناقضات داخلی باشد، درحالی‌که امروز ما تهافت‌های قانونی را در فقهمان شاهد هستیم... شهید سید محمد باقر صدر وقتی کتاب اقتصادنا را می‌نوشت این نگاه را کشف کرد و گفت برای حل برخی مسائل مکتب اقتصادی اسلام و ایجاد انسجام در نظام اقتصادی می‌توانیم به سراغ فتاوای فقهای دیگر برویم حتی اگر فقیهی مرده باشد. 🔹خلاصه آرای فقهی بنده با همین رویکرد در سایت شخصى من منتشر شده است. حدود ۳۰۰ فتوا در این مباحث ممکن است مخالف مشهور و منسجم با مزاج مقاصد الشریعه باشد، البته این فتاوا بر اساس تطبیق قواعد و کاملا منضبط است چون من به این نتیجه رسیده‌ام که رهایی از این پنج‌گانه یعنی اجماع، شهرت، خبر واحد، تسامح در ادله سنن و احتیاط و شروع در سه‌گانه فهم تاریخی از خلال سیاقات، تعلیلات نصی و انضمام بعضی از این تعلیلات به دیگر تعلیلات، باعث تغییر حقیقی و مبنایی در صدها مسئله فقهی می‌شود. 👈 متن کامل گفتگو را در «اجتهاد» مطالعه نمایید: http://ijtihadnet.ir/?p=72994 🆔 https://eitaa.com/ijtihad