💢مبنای نظام اجتماعی در عصر غیبت از دو نگاه فقهی
✔️استاد سیدجواد ورعی:
💠
۱. مبنای حقانیت: چون فقیه نایب امام زمان است، مثل امام شاخص است.
🔻آثار و نتایج:
🔹فقیه عادل ولایت دارد و کارشناسان او را کشف کرده و برای بیعت به مردم معرفی میکنند.
🔸اگر قانونگذاری را مشروع بدانیم، فتوای ولی امر معیار قانونگذاری است، نه فتوای اعلم و نه مشهور و نه فقیهان شورای نگهبان و نه هیچ فتوای دیگر. حکومت فقط مجری احکام شریعت است.
🔹تشخیص ولی امر معیار و میزان است، چون نزدیک به صواب، بلکه صواب است. (استناد به قاعده لطف و سخن از عصمت ظلیه در همین راستاست)
🔸 نه تنها نظر ولی امر بلکه منویات او باید نصب العین همه مدیران باشد.
🔹مشروعیت همه نهادها و حتی قانون اساسی از او ناشی میشود.
💠
۲. مبنای اکثریت (شهید بهشتی): هیچ فقیهی نمیتواند ادعا کند که فتوا و نظر او بر حق و مطابق با واقع است. فتوای هر فقیهی صرفا برای او و مقلدانش حجت است.
🔻آثار و نتایج:
🔹مبنای قانونگذاری "مصالح عمومی" است به تشخیص "نمایندگان ملت"؛ و فقیهان و حقوق دانان شورای نگهبان صرفا کارشناسی میکنند تا مصلحتی که مجلس تشخیص داده، خلاف شرع و قانون اساسی نباشد.
🔸مصالح عمومی در جامعهای که اکثریت مردم آن مسلمانند، نباید خلاف موازین و احکام مسلم شرعی باشد.
🔹مبنای اعتبار قانون اساسی رای مردم است؛ از این رو، نمی توان اصولی از قانون اساسی را برای آیندگان غیرقابل تغییر دانست.
🔸 در یک جامعه بر اساس نظریه ولایت فقیه عادل، تنها فقیهی می تواند زمام امور را بدست گیرد، که منتخب اکثریت مردم باشد.
🆔
https://eitaa.com/ijtihad