💠 🟤مسعود محمدی 🔷فرستادم بهشت 💿قسمت دوم 🙏قبل از مجروحیّتم و زمانی که در سوریه بودم، در سحرگاهی از خدا خواستم که اگر مرا شهید نمی‌کند، لااقل جانبازم کند!(همان لحظات هم فیلمِ «از پاریس تا پاریس» از تلویزیون پخش می‌شد) 🏅گفتم‌ ای کاش من جای این یا مثل این جانباز بودم. صبح همان سحر هم جانباز شدم ولی آرزوی من، کسب مدال افتخارآمیز شهادت است؛ چون پایان مأموریت بسیجی شهادت است. 🔥ماجرای جانبازی: برای انجام مأموریتی به سمت گروه تکفیری داعش رفتیم. پس از انجام مأموریت در راه برگشت، برای انجام مأموریت دیگری از موتورسیکلت پیاده شدم. 💣زمین را کمی بررسی کردم و تغییراتی در سطح زمین مشاهده نکردم. ادامه مسیر را که آغاز کردم، ناگهان مین زیر پایم منفجر شد. 😢در آن لحظات فقط ذکر "یا الله" و "یا زهرا" بود که بر زبانم جاری می‌شد. تا به خودم آمدم، دیدم که پای راستم نیست. 👀اطراف را نگاه کردم، اما چیزی جز تکّه‌های ریز و از هم پاشیده شده که بین لباس‌های پاره پاره‌ام بود، ندیدم. ☄درد بسیار شدیدی را تحمل می‌کردم و پای چپم نیز پُر از ترکش شده بود. دست‌هایم سوخته بودند و ... ! ... 🌐 @Iran_Iran